ایالات متحده دیگر توانایی همزمان مدیریت مسائل بین‌المللی و چالش‌های داخلی را ندارد. در واقع هنگامی یک کشور می تواند نقش سازنده ای در حفظ ثبات و توسعه در دنیا ایفا کند که بر مشکلات داخلی فائق آمده واز یک انسجام مطلوب درونی برخوردار باشد و این در حالیست که وقایعی همچون تظاهرات نژاد پرستادنه این دو هفته اخیر حکایت از واقعیت دیگری دارد.
ابوالفضل اکبری کارشناس روابط بین الملل در گفتگو با خبرنگار بلاغ با اشاره به اینکه یکی از ویژگی های قرن حاضر که در حال رخ دادن است کاهش قدرت آمریکا را نشان می دهد، گفت: هر چند با سقوط شوروی آمریکا توانست نظام تک قطبی را شکل دهد، اما سیاست های او در امور بین الملل و داخلی و البته قدرت رقبا در زمینه نظامی و اقتصادی باعث شد شاهد کاهش قدرت ایالات متحده در قرن بیست ویکم باشیم.
وی با بیان اینکه عملکردهای آمریکا موجب شده قدرت اول در دنیا نباشد، عنوان کرد: اعتراض ضدنژادپرستانه برای دومین هفته به یک شورش کم نظیر در آمریکا بدل شده است که به دیگر کشورها هم سرایت کرده و حتی مجسمه 125 ساله ادوارد کلستون در انگلیس زیر دست و پای مردم سرنگون شد.
افول هژمونی بدخیم
این کارشناس روابط بین الملل ادامه داد: این رویه غلط آمریکا باعث شد، امروز حتی برای هم پیمانانش هم چهره مطلوبی نداشته باشد و در حداقل ترین سطح تاثیرگذاری تاکنون برسد، نقاط قوت این کشور تبدیل به ضعف شده و آن را مسیر افول قرار داده است و این را بسیاری از کارشناسان آمریکایی نیز معتقدند.
وی رویکرد قلدرمابانه آمریکا را نشانه ای جزء افول این کشور در جهان ندانست و خاطرنشان کرد: خروج آمریکا از پیمان های بین المللی، قانون گریزی این کشور را نشان می دهد که از جمله آن برجام را می توان مثال زد.
اکبری همکاری ایران و ونزوئلا را جنگ ارادهها در مقابل آمریکا خواند و اظهار کرد: همکاری ایران و ونزوئلا در شرایطی که آمریکا تحریم های شدیدی برای این کشورها اعمال کرده بود، ضعف این کشور را بیش از پیش نشان داد.
وی تصریح کرد: موشک باران عین الاسد، پرتاب ماهواره نظامی به فضا، توقف کشتی بریتانیایی، پهپاد گلوبال هاوک آمریکایی و قایق های تندرو سپاه و ناوهای آمریکایی همه اینها قدرت کشورمان در مقابل امریکا را بر جهانیان ثابت کرد که یک ابرقدرت است.
اوضاعی که خوب نیست
اکبری با تاکید اینکه براساس نظرسنجی خبرگزاری های آمریکای 80 درصد شهروندان این کشور اوضاع داخلی را با وجود افزایش اعتراضات نژادپرستانه خارج از کنترل دولت می دانند، بیان کرد: حتی در بین جمهوری خواهان که حامی ترامپ هستند نیز این نظر وجود دارد و به یک دغدغه جدی تبدیل شده است.
وی ادامه داد: این شورش ها در حالی که موقعیت سیاسی آمریکا آسیب زده است و نظیری قبل از آن در این کشور نداشته که بیماری کرونا اقتصاد آمریکا را در شرایط بدی قرار داده است.
روح اله جعفرزاده کارشناس مسائل سیاسی نیز سیاست های سلطه طلبی آمریکا را از جنگ جهانی دوم خواند و عنوان کرد: با اتخاذ سیاست جهان‌گرایانه، حضور و مداخلات خود را در دیگر نقاط جهان به شدت توسعه داد، ترویج ایده لیبرال‌دموكراسی در سطح جهان و هم چنین نهادسازی در عرصه‌های موضوعی مختلف تاكنون محورهای سیاست دولت امریكا را شكل داده است و باعث روند قدرت رو به افزایش این کشور شده است.
وی در خصوص این تحولات عنوان کرد: با سقوط شوروی نقطه عطف مهمی برای درك سیاست‌های آمریكا و فهم نوع نظم جهانی به شمار می‌رود، چرا كه هژمونی نسبی آمریكا را در سطح جهان به همراه داشت؛ اما در یك دهه اخیر متعاقب ظهور و وجود موضوعات، مؤلفه‌ها و تحولاتی شاهد به چالش كشیده شدن و افول هژمونی آمریكا بوده‌ایم و از چالش های قبل و پس از پیروزی با رقیب دموکراتش، بیش از پیش این چالش‌های عیان شده است.
دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه تهران حضور ترامپ را پاشنه آشیلی برای دولت آمریکا خواند و بیان کرد: مخالفت شخصیت ها و گروههای ذی نفوذ با ترامپ؛ درگیریهای لفظی وی با رسانه ها، مواجهه بی سابقه با دستگاه قضایی و نظامیان و نظایر آن به آینده دولت آمریکا لطمه خواهد زد.
وی از تاثیر وجود ترامپ در بعد جهانی بیان کرد:اتفاقاتی در حال وقوع است که می تواند به جایگاه آمریکا در سطح بین‌المللی صدمات جدی وارد کند، صدماتی که آمریکائی‌ها سالها با استفاده از ابزارهایی همچون مداخلات نظامی و نفوذ فرهنگی در پی ترمیم آنها در نقاط مختلف جهان به ویژه منطقه خاورمیانه بوده اند.
تراژدی برای آمریکا
جعفرزاده در خصوص سرنوشت آمریکا بعد از ترامپ بیان کرد: روند افول سلطه طلبی آمریکا در سطح جهانی که از قبل آغاز شده بود پس از ترامپ، با باز تولید اختلافات داخلی و بین المللی تسریع شده است.
وی سلطه طلبی آمریکا را در سراشیبی نابودی عنوان کرد و بیان داشت: با ظهور جهان چندقطبی و تشکیل نظم نوین جهانی، ظهور رقبای منطقه ای در مقابل آمریکا باعث شده است این کشور در سراشیبی افول قرار بگیرد .
در پایان باید گفت، زمانی بیل کلینتون، رییس جمهور سابق آمریکا، در مورد کشورش گفته بود، ما ملتی بسیار مهم هستیم که حضور ما برای نظم و امنیت جهانی ضروری است. دنیا بدون ما، جایی با آزادی کمتر و منازعه بیشتر خواهد بود و هیچ کشور دیگری قدرت ثبات بخش ایالات متحده را ندارد. اما امروزه با قاطعیت می‌شود گفت، تمام جهانیان بدین باور رسیده‌اند که دنیای بدون آمریکا قطعاً دنیایی بهتر خواهد بود.