به گزارش پیام سوادکوه، شهرستان سوادکوه سالها محروم و مظلوم مانده است. بخشی از این محرومیت ناشی از ضعف دولتها در تخصیص اعتبار و اجرای عدالت اجتماعی در مناطق کمتر توسعه یافته است. ولی قسمت مهم این محروم ماندن و عقب افتادگی، تقصیر خود ماست.
مطالبهگر نبودن و خود را کنار کشیدن در هنگام بروز اتفاقات مهم منطقه، بیتفاوتی نسبت به انتصابات مدیران اجرایی و احتمالاً اولویت نداشتن آیندۀ سوادکوه، باعث شده تا روز به روز در گرداب مشکلات منطقه فرو رویم و با این رویه در پیش گرفته شده، امیدی به بهبودی اوضاع نیست.
سالها به خود میبالیدیم که فرزندان این شهرستان علی رغم محرومیت، دارای هوش و استعدادی سرشار هستند و با رسیدن به مدارج بالای علمی و اجرایی، در جای جای مدیریت کشور، در حال خدمت هستند.
سالها با این فکر و شاید توهم خودمان را گول زدیم و منتظر روزهایی ماندیم که این مدیران با کسب تجربه، روزی به دیار خود برگردند و منشأ اثر خیر و توسعه شوند.
ولی، هر سال در مهمترین ردههای اجرایی شهرستان و شهرمان، شاهدیم که غریبهها زمام امور را بدست گرفتهاند. غریبههایی که نه تنها به شرایط منطقه، شاخصهای تاریخی و جغرافیایی، اولویتهای فرهنگی، محلههای متنوع و… آشنا نیستند بلکه در بسیاری از موارد، دارای حداقل توانائیها و دانش مورد نیاز هم نیستند.
شهرستانی محروم مانند سوادکوه، آنقدر وضع وخیم و اورژانسی دارد که هر چه سریعتر باید به دردهای آن رسید نه اینکه مدیرانی را از غرب استان آورد تا دو سه سال سردرگم باشند و از روی نقشه با روستاها و محلههای منطقه آشنا شوند.
فرمانداران غیر بومی، شهردار غیر بومی زیراب و اینبار شهردار غیر بومی پلسفید. براستی ما را چه میشود؟ واقعاً در شهرمان نیرویی در حد شهرداری نداریم؟!.
شهرهایی مانند زیراب و پل سفید، نیاز به شهردارانی دارند که شبانهروز در سطح شهرها و محلهها بگردند و سالها عقب ماندگی و دردمندی را درمان کنند. شهرما، تهران یا اصفهان نیست که نیازمند مدیران برنامهریز کلان باشد که بومی بودن یا نبودنشان اهمیت نداشته باشد. در کنار اما و اگرهای انتخاب شهردار غیربومی، روش و فرایند انتخاب هم بسیار عجیب و تا حدودی ترسناک! بود.
غیبت یک عضو در جلسه انتخاب شهردار، امتناع یک عضو دیگر از امضاء صورتجلسه، ارسال صورتجلسه انتخاب شهردار با سه امضاء به استانداری، شایعه درگیری فیزیکی و در نهایت معرفی یک گزینۀ غرب استانی به عنوان شهردار احتمالی پل سفید، پروسهای دردناک برای شهرمان بود.
وضع شهرهایمان با این انتخابها آنقدر وخیم است که دیگر گریه هم دوای دردمان نیست.
باید برای یکبار هم شده اهالی شهر قبول کنند که شوراهای منتخب در حال ارتکاب اشتباهات اساسی هستند. وظیفه شهروندی حکم میکند جلوی این اشتباه را بگیریم. از اعضای شورای شهر بپرسیم که چرا در انتخاب این فرد، مصرّ هستند؟ خدای نکرده چه بده بستانی در پس ماجراست؟ نکند معاملههایی در حال انجام است؟ نکند شهرمان وجهالمصالحه قرار گرفته باشد؟.
وقت آن رسیده تا بزرگان شهر وارد گود شوند و با نصیحت جوانان شورای شهر، به آنها درس بدهند و اگر نشد گوششان را بکشند.
شهرمان گناه دارد. دلمان برایش میسوزد.
نگذاریم اشتباه انتخاب شهردار زیراب، تکرار شود.
نظر شما:
1- گزینه های ستاره دار الزامی می باشند.2- ایمیل شما نمایش داده نمی شود.
3- لطفا جهت دریافت پاسخ نظر خود حتما ایمیل خود را بصورت صحیح وارد نمائید.
4- لطفا نظر خود را به صورت فارسي تايپ نماييد.
5- نظري که حاوي هر گونه توهين باشد، انتشار داده نميشود.