به گزارش پیام سوادکوه، وعده آقای روحانی در رقابت انتخاباتی سال ۱۳۹۲ را میتوان در یک شعار خلاصه کرد و آن هم: “چرخیدن چرخ سانتریفیوژها و به تبع آن چرخیدن چرخ زندگی مردم”. چه وعده دلربایی به طوری که هر شنوندهای را مجاب میکند تا بیچون و چرا باور کند که با این نحوه نگرش و اینگونه مصمم در جهت رفاه مردم سخن گفتن چه آینده امیدبخشی را نوید میدهد بهویژه از حل شدن مشکلات معیشتی مردم ظرف ۱۰۰ روز اول کار دولت!. اما صد افسوس که نه تنها اینچنین نشد بلکه آن مدینه فاضلهای که در اذهان ساختند تبدیل شد به تلی از وعدههای به زمین مانده که به جای تحولات اقتصادی مثبت، با تحریمها روبرو شدیم و به جای مهار تورم با چالش گرانی مواجه شدیم و بیکاری بیش از قبل بیداد میکند. امروز تنها امید و دلگرمی باقی مانده برای مردم حمایتهای رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای از مردم و نظام اسلامی میباشد.
براساس مبانی بینشی و تربیت دینی اسلام، دولت به خودی خود یک هدف نهایی نیست، بلکه ابزاری است که باید به آن وسیله، قانون و حاکمیت الهی در میان مردم پیاده شود. بنابراین تداوم آن نیز بسته به الزام کارگزاران دولت یعنی در منحرف نشدن از قوانین الهی است. یک دولت اسلامی موفق باید خدمتگزار مردم باشد و با تمام توان برای رفاه و آسایش مردم تلاش کند اما در دولت کنونی متاسفانه نه تنها رفاه و آسایش نسبی برای مردم به ارمغان نیامد بلکه با مطرح شدن پدیده شوم «برجام» زمینه مذاکره با شیطان بزرگ نیز فراهم شد تا دوباره طعم تلخ اعتماد به آنها که همان تجدید تحریمها بود را بچشیم، اما هوشیاری به موقع رهبر معظم انقلاب همیشه راهگشای ما در عرصههای مختلف بوده است.
انتظارات مردم از دولت و دستاوردهای آن برای مردمی که تا پای جان برای آرمانهای انقلاب اسلامی جانفشانی کردند را باید از دولت انتظار داشت. .
مردم چه میخواهند؟!
این شاید سادهترین سوالی باشد که در برابر آن دولتمردان باید پاسخگو باشند. برای یافتن پاسخ این سوال به نظر چند تن از مردم مراجعه میکنیم تا بدون واسطه، نقطهنظرات آنان را دریافت کنیم.
اکبری کارمند یک شرکت خصوصی میگوید: «متاسفانه دولت آقای روحانی بیشتر به فرافکنی روی آورده تا رفع مشکلات مردم!»
وی در این زمینه بیشتر توضیح میدهد: «در همین سفر اخیر رئیسجمهور به یزد و کرمان همه مردم دیدیم که آقای روحانی به جای اینکه از دستاوردهایش بگوید و توضیح دهد، برای رفع مشکلات مردمی که زیر بار سنگین گرانی گرفتار آمدهاند، چکار کرده است، متاسفانه وارد یکسری حاشیههای بیربط و دعواهای جناحی شده که مطرح کردن چنین مباحثی دردی از مردم دوا نمیکند!»
رئیس جمهور یا منتقد درون نظام!
خانمی حدودا ۴۰ ساله درباره خواستهاش از رئیسجمهور اینچنین میگوید: «ای برادر! کار از این حرفها گذشته! مسئولان دولتی اصلاً نمیدانند مردم با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند، سخنان آقای روحانی در اغلب موارد حاشیهسازی است و نه بهعنوان رئیس جمهور که در جایگاه یک منتقد همیشه طلبکارانه میگوید که این باید بشود و آن هم باید بشود، فارغ از اینکه مخاطب اصلی همه موارد، خود ایشان و دولتش است و این یعنی مسئولیتناپذیری رئیس.»
آقای احسانی» که مغازهدار است و ناظر بر این گفتوگو، درد دلش باز میشود و میگوید: «شما را به خدا این حرفها را بةگوش مسئولان برسانید که سیاستهای غلط اقتصادی این دولت، قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده و فروش مغازهها هم به تبع آن پایین آمده است، از آن طرف هم رئیسجمهور در سخنانش فقط به دعواهای جناحی خود میپردازد که ربطی به مشکلات مردمی ندارد.»
ضعف دولت در برابر استکبار
یکی از نقدهای جدی که مردم از دولت دارند، نشان دادن ضعف در برابر استکبار جهانی است. در ادامه گفتوگوها، خانمی که در یک شرکت خصوصی کار میکند، میگوید: «قاطعانه عمل نکردن دولت در برابر خواستههای غربیها و حرکت قدم به قدم در بحث برجام حوصله مردم را سر برده، ما به یک دولت انقلابی نیاز داریم تا قاطعانه در برابر دشمنان بایستد.»
آقای محسن کمالیآزاد دارای شغل آزاد نیز میگوید: «دولت آقای روحانی در بخش برجام نه تنها نتوانست از عزت ملی ما دفاع کند بلکه در بسیاری از موارد عزت و اقتدارمان را زیر سؤال برده و در بحث برجام که مدعی بود تمام تحریمها را از بین میبرد، الان میبینیم اصلاً چنین نبوده و تازه برعکس عمل کرده و برجام به معضلی برای زیر سؤال رفتن عزت و اقتدار ما مبدل شده است.»
یک دبیر آموزش و پرورش میگوید: «دولت تمام هست و نیست خود را در سبد برجام قرار داد و الان که برجام بینتیجه شده متأسفانه دولت ما این موضوع را رها نمیکند! طرف مقابل زیر تمام تعهداتش زده ولی دولت ما همچنان به تعهداتش پایبند است، این یعنی چه؟ آیا با این کار عزت و اقتدار ملی ما زیر سؤال نمیرود؟»
آرزوی برباد رفته!
یک دانشجوی رشته معماری که به همراه مادرش برای خرید به بازار آمدهاند پیرو مشکلاتی که مردم مطرح میکردند، میگوید: «در دوران انتخابات بنده از مراسم تشییع جنازه پدر بزرگم برای رأی دادن خود را به پای صندوق رأی رساندم به امید اینکه قرار است برای قشر جوان و دانشجو اقدامات حیاتی صورت گیرد از جمله حل معضل بیکاری. اما متأسفانه نه تنها اینگونه نشد، بلکه بسیار بدتر هم شد.»
وی میافزاید: «حدود یکسال و نیم از فارغالتحصیلی بنده میگذرد اما نه کاری هست و نه امکانی برای ارائه تخصصم و تمام امیدم به دولت تدبیر و امیدی که با هزار امید به وعدههایش رأی دادم تا امروز ناامید بودم و امید دارم که در این مدت پیش رو بتواند گذشته خود را جبران کند.»
یک خانم خانهدار هم میگوید: «از کدام مشکلم برایتان بگویم. از بیپولی دخترم که از جمله رتبههای تک رقمی کنکور بود را نتوانستم امکان تحصیل برایش فراهم کنم. همسرم در یک ارگان دولتی کار میکند که متأسفانه با وجود اعتبار و شهرت آن در پرداخت حقوق همسرم بسیار بد عمل کردهاند و ما زودتر از نیمه ماه به حقوقمان نمیرسیم و این در حالی است که درآمد دیگری هم نداریم. چطور امرار معاش کنیم؟!»
وعدههای بر زمین مانده دولت
«محمد حسینی» کارشناس امور فرهنگی میگوید: «یکی از صحبتهای کلیدی رئیسجمهور که نظر بنده و بسیاری را به خود جلب کرد این بود که گفت در این دولت هم چرخ سانتریفیوژها میچرخد و هم چرخ اقتصاد مردم! اما الان نه چرخ سانتریفیوژها میچرخد و نه چرخ اقتصاد مردم، هیچ کدام محقق نشد.»
وی میافزاید: «متأسفانه بعد از گذشت این مدت از دولت دوازدهم فقرا فقیرتر و ثروتمندان غنیتر شدند و بستر رشد مفسدین اقتصادی نیز فراهم شد.»
وی همچنین ادامه میدهد: «انتظار ما از دولت این بود که تورم مهار شود، معضل بیکاری حل شود خصوصاً در شهرستانها که هیچ کدام اتفاق نیفتاد.»
«بهروز نیکروشی» فعال در عرصه شعر و ادبیات میگوید: «مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را تحت فشار قرار داده به گونهای که اغلب قادر به تأمین نیازهای اولیهشان هم نیستند.»
وی در ادامه میافزاید: «مردم چشم امیدشان به یارانهای بود که هر چند ناچیز که آن هم اخیراً بیدلیل و یا حتی با دلایل غیر منطقی یکی پس از دیگری حذف میشوند که این خود نگرانی مضاعفی را در مردم به وجود آورده است.»
یک دانشجوی علوم سیاسی میگوید: «رئیس دولت در زمان انتخابات اشاره داشتند به برگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی. از آنجایی که دیپلماتها مصونیت دیپلماتیک دارند مصون نیستند چه رسد به اعتبار برای پاسپورت ایرانی و یا مصونیت برای شهروندان عادی.»
وی تصریح میکند: «آقای اسدالله اسدی، دیپلمات ایرانی که در یکی از کشورهای اروپایی بدون هیچ دلیل منطقی و با اتهامات واهی توسط دستگاه اطلاعاتی فرانسه در آلمان بازداشت شد، نمونه بازی از نوع برخورد دولت با موضوع حقوق شهروندان ایرانی در خارج از کشور بودکه با شعار تبلیغاتی ریاست دولت دوازدهم که قرار بود عزت را به پاسپورت ایرانی برگرداند که عملا میبینیم نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه دیپلماتهای ما هم مصونیت ندارند و تاسف بیشتر این که رئیس دستگاه دیپلماسی که وزیر امور خارجه باشند، اعتراض خود، به دستگیری آقای اسدی را در حد یک توئیت اعلام کرد!»
«گیتی صبوری» دبیر هنر در یکی از هنرستانها میگوید: «میتوان به این نکته اشاره کرد که علیرغم محکوم کردن دولتهای قبلی و برشمردن مشکلات آنها توسط ریاست دولت دوازدهم امروز میبینیم که هیچگونه نظارت و کنترل صحیحی بر عملکرد بخشهای اجرایی وجود ندارد.»
وی ادامه میدهد: «وعده مهار بیکاری، به جایی رسیدیم که بعد از گذشت حدودا هفت سال بسیاری از کارخانهها تعطیل و کارگران بیکار شدند. بسیاری از موسسات و سازمانها به دلیل مشکلات مالی تعدیل نیرو کردند، با این روند هر روز بر نرخ بیکاری کشور افزوده میشود و در واقع دولت کنونی هیچ رهآورد قابل ملاحظهای نداشته بلکه بیش از قبل مردم را تحت فشارهای روحی و اقتصادی قرار داده است.»
وعدههای محققنشده دولت
از بین وعدههای بسیاری که از جانب رئیس دولت کنونی به مردم داده شد میتوان به عنوان نمونه به تحقق عدالت درآمدی و زدودن چهره فقر از کشور در برنامه دولت دوازدهم هم اشاره کرد که نه تنها این وعده و وعیدها عملی نشده بلکه به جای رسیدگی به وضعیت نابسامان کشور و مشکلات مردم این چند صباح باقیمانده از ریاست دولت دوازدهم به بحثهای داخلی دولت میگذرد. مانند بحث چالشی اخیر وزیر صنعت و معدن و تجارت با رئیس کل بانک مرکزی که آقای رحمانی وزیر صنعت میگوید: «رئیسکل بانک مرکزی باید ثابت کند که خودروسازی فشل است.» حقیقتا اینگونه مجادلات چه دردی از مردم دوا میکند.
«دکتر محمدحسن قدیری ابیانه» دکترای مدیریت استراتژیک و سفیر سابق ایران در مکزیک و ایتالیا میگوید: «نه تنها قریب به اکثریت انتظارات مردم از دولت برآورده نشده است، بلکه وعدههایی هم که داده بود نیز محقق نشد. البته ناگفته نماند در ابتدا باید ببینیم توقعات مردم از یک طرف و وعدههایی که داده شده از طرف دیگر چقدر واقعبینانه بوده و شدنی هستند. زیرا ممکن است در یک زمینههایی توقعات بیش از امکانات کشور باشد. چه در دولت فعلی و چه در دولتهای قبل.»
وی میافزاید: «به عنوان مثال در بودجه سال ۹۷ پیشبینی شده بود که برای صادرات نفت، گاز و میعانات گازی، ما ۹۶ هزار میلیارد تومان صادرات داشته باشیم که این رقم گرچه درشت به نظر میرسد اما به مفهوم این است که به ازای هر ایرانی ماهانه ۱۰۰ هزار تومان است در حالی که تصور مردم این است که به ازای هر ایرانی ماهانه دهها میلیون تومان فقط درآمد نفتی داریم و با این پول میشود بسیاری از نیازها را برآورده کرد. بنابراین توقعات باید بر اساس واقعیت باشد.»
سفیر اسبق ایران در مکزیک و ایتالیا ادامه میدهد: «البته وعدههای دولت هم باید واقعی باشد نه عوامفریبی که متاسفانه ما شاهد مردمفریبی گسترده توسط دولت هستیم. اما جدا از این مسئله که دولت از این منابع هم به خوبی استفاده نکرده، صداقت دولت با مردم از دیگر انتظارات مردم است که متاسفانه در مواضع دولت صداقت ندیدیم و دیگری صرف بیتالمال، در حالی که شاهد حقوقهای نجومی بودیم، ولخرجیها، ریخت و پاشها و سوءاستفادههای کلان که توسط نزدیکترین افراد به مقامات مسئول انجام شده است مثل بردار رئیسجمهور، برادر معاون اول، داماد وزیر کار.»
وی همچنین تاکید میکند: «اگر ما این مقامات را دخیل در فساد مالی بستگان درجه یکشان ندانیم که این هم بعید است، همین که در مقابل آنها اقدام نکردند و موضع نگرفتند و مانع نشدند، خودش ظلم و خطای بزرگ و دور از انتظار مردم است. بهخصوص وقتی رئیس دولت لباس روحانیت بر تن دارد مردم توقع دارند که اسلامباور باشد و مطابق با رفتار اسلامی عمل کند اما متاسفانه عملکرد دولت بهگونهای بوده است که در این زمینه نمره مطلوبی نمیگیرد.»
این دکترای مدیریت استراتژیک میافزاید: «در روابط خارجی مردم انتظار دارند، منافع ملی و مصالح خارجی مدنظر قرار گیرد در حالی که متاسفانه اینگونه نبوده و هوشیاری لازم را به خرج ندادند و برجامی به ایران تحمیل شد که دولت وعده حل مسائل کشور را داده بود اما از لحظه تصویبش تاکنون چه در دوران اوباما و چه در دوران ترامپ به ابعاد تحریمها افزوده شد. مردم توقع دارند رئیسجمهور ایران بعد از خدا به مردم و تواناییهای آنها اتکا و باور داشته باشد متاسفانه در دولت کنونی این باور وجود نداشته و ندارد و تا این باور ایجاد نشود و در این مسیر گام بر ندارد اوضاع بهبود پیدا نخواهد کرد.»
وی تصریح میکند: «آنچه که مربوط به عملکرد دولت میشود، مردم انتظار دارند رئیسجمهور در چارچوب قانون اساسی عمل کند، اما ظاهراً ایشان مایل است تمام اختیارات کشور را برخلاف قانون اساسی به دست بگیرد و کمکاریهای خودش را به نداشتن اختیارات نسبت بدهد که این عمل را مردم یک عمل غیرصادقانه ارزیابی میکنند. به عقیده بنده مردم بهجایی رسیدند که دیگر توقعی از این دولت ندارند و فقط توقعشان این است که شرایط را بدتر از این نکنند.»
قدیری ابیانه در ادامه میگوید: «اعلام جنگ دولت با قوه قضائیه بهخاطر فسادهای برادر رئیسجمهور، بیتوجهی به مفاسد اقوام نزدیک مثل برادر معاون اول که البته بنده معتقدم این فسادها بدون حمایت، توصیه و کمک مسئولین نمیتوانست انجام بشود و آقای جهانگیری نمیتواند بگوید که از فساد بیش از ۱۰۰۰ میلیاردی برادرش بیاطلاع بوده و یا آقای شریعتمداری (وزیر کار) نمیتواند بگوید که از فساد مالی و رانتهای دامادشان و وامهای چند ده میلیاردی وی بیاطلاع بوده. مردم انتظار دارند افراد صالح بر سر پستهای مدیریت گمارده شوند.
مرجع : بلاغ
نظر شما:
1- گزینه های ستاره دار الزامی می باشند.2- ایمیل شما نمایش داده نمی شود.
3- لطفا جهت دریافت پاسخ نظر خود حتما ایمیل خود را بصورت صحیح وارد نمائید.
4- لطفا نظر خود را به صورت فارسي تايپ نماييد.
5- نظري که حاوي هر گونه توهين باشد، انتشار داده نميشود.