*روح امید و استجابت و روشنی از سبزینه پرچم حرم امام رضا علیه السلام به بیماران و کادر درمانی بیمارستان شهدا
اشک از چشمهای پرستار سفیدپوش میلغزد روی ماسک. سرتاپا یکدست سفید پوشیده ، لبها با بیقراری جنبانده میشود. پریشانتر از شبهای نخوابیده بیمارستان در طلب یار راه میجوید به دستبوسی آن تبرکی که از فرسنگها راه به سوادکوه رسیده، امام مهربانی بیقراریها و مشقتهای کادر درمان را به پای بیماران فراموش نکردهاست.
با حضور خادمیاران حرم رضوی نوای زیارت از راه دور امامرئوف(ع) در بیمارستان شهدای زیراب نواخته شد مطهره چاوله کارشناس آزمایشگاه از حسهای متفاوت دروان کرونا میگوید که با استرس، حس مسئولیت، توکل به خدا و توسل به ائمه لباس رزم برتن کردند و راه نبرد با کرونا را درپیش گرفتند.
چاوله ادامه میدهد روح امید و استجابت و روشنی از سبزینه پرچم حرم امام رضا علیه السلام به بیماران و کادر درمانی در صبح روز جمعه هدیه شده تا ما برای ادامه مبارزه تجدید قوا نماییم هر ساله دهه کرامت با خانواده راهی مشهد الرضا میشدیم امسال سعادت داشتم در شفیت کاری میزبان خدام رضوی باشم، تمام خستگی هایم در رفت و چه شادمانم از این شیفت کاری پر از سعادت…
محوطه بیمارستان شهدا با قدوم متبرک و با صفای خدام حرم رضوی حال و هوایی شورانگیز و وصف ناپذیر از اشک های جاری تا تمناهای عاشقی و بیقراری های رضوی گرفت.
خدام حرم رضوی پرچم سبز زیبای امام رئوف را روی دست گرفتند و چون رایحه بهشتی و نسیم نور بیمارستان را سرشار از امید و نشاط و امیدواری کردند، با اهدای بستههای تبرکی نمک و نبات و برنج حرم، بیماران و پرستاران را مورد محبت و نوازش قرار دادند.
خادم رضوی به پاس تلاشهای شبانهروزی و بی وقفه کادر درمانی تابلو فرشی را به دکتر سیدشهابالدین ادیانی پزشک اورژانس بیمارستان که دلتنگ پنجره فولاد است و این روزها در نبرد نابرابر با کرونا نمیتواند به زیارت برود تقدیم کردند.
*چشمان منتظر و قدمهای بیقرار مردم روستای سیپی
جلوتر از کاروان به سمت مقصد بعدی، روستای سیپی بخش زیراب حرکت میکنیم، جاده مارپیچی به رنگ سبز است، ۱۵ کیلومتر از شهر دور میشویم ،جمعیت در ورودی روستا چشمانتظار نشستهاند. به خوبی میتوان بیقراریها را از لابهلای قدمهایشان بیرون کشید. یکی مدام به آتش روی سینی میدمد و با چند دانه سپند بر دود آن میافزاید. یکی مدام به مردم تذکر میدهد پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
نوای کاروان از دور به گوش میرسد. صدای قدمهای خدام نزدیک میشود. پرچم به دست به طرف جمعیت میآیند؛ مردم عاشقانه کنار خدام حرکت میکنند. اشکهای الماس گونه و ضجههای بانوی جوان دلم را میلرزاند. و اشک در پشت چشمهایم چادر میزند. در این آشفتهبازار دل، جملاتی بر روی ذهنم نقش میبندد و بیاختیار با خود سخن میگویم: «یا امام رضا، چه کردهای که اینگونه بیقرارت شدهایم… یا امام رضا دلتنگت شدهام… دعوت از تو اجابت از من.
به سمت مزار شهدا روستا حرکت می کنند و چاوشی سر میدهند،چهرهها زیر ماسک مخفی شده و گامها کند و کوتاه است چرا که مردم تلاش میکنند دوش به دوش خامان حرم به جلو برود. گویی نزدیک بودن به پرچم حرم امام رضا(ع) دلشان را گرم میکند.
نوای خادم از هر گوشه روان است. صدایش که بلندتر میشود رد اشک دل ها را جلا میدهد به سوی بانوی جوانی میروم که از لحظه ورود بیقراری میکند خود را دلشکسته و منتظر معرفی میکند و میگوید ۲ سال است انتظار میکشم تا به پابوسی آقا بروم، امروز صبح خواب دیدم جلوی درب حرمم و اکنون با دیدن کاروان خدام آرامشی در وجودم تزریق شده است و حس و حال زیارت دارم.
*جای خالی حاج قاسم، کلیددار حصار امنیت کشور
آمنهالسادات حسینی اشک میریزد و میگوید بزرگترین آرزویم این لحظه فرج آقاست، با دیدن تصویر حاج قاسم برروی بنر به جای خالی کلیددار حصار امنیت کشور سپهبدشهید حاج قاسم سلیمانی که همه امنیت خود را مدیون آن شهید هستیم اشاره میکند و ادامه میدهد: خلاء شهید سلیمانی بر بیقراری ها افزوده، خلا حاج قاسم برای همه حس میشود، با دیدن این تصویر دلتنگیهایم بیشتر شده است.
خادمان کوی دوست پرچم متبرک بارگاه منور علی ابن موسیالرضا(ع) را با نوای سلام و صلوات به تبرک آوردند و دلهای بیقرار مردم تا بارگاه حرم رضوی پرکشید. با توزیع بستههای متبرک نمک که شوری شیرینی برای اهالی روستا دارد، با مردم روستای سیپی خداحافظی میکنیم و راهی روستای پیر نعیم میشویم فاصله ۲ روستا اندک است.
*اشک شوق و آرامش در چهرههای مردم روستای پیرنعیم
زن، پیر و جوان در همان ابتدای روستا منتظر نشستهاند، اشک شوق و آرامشی که در چهرهها است، وصفشدنی نیست، به محض ورود خدام کودکی ده ساله به سمت خدام میرود و با شوقی کودکانه میگوید دوست دارم وقتی بزرگ شدم خادم حرم امام رضا(ع) شوم، خادم رضوی اسم کودک را میپرسد که پاسخ میدهد متین اکبری هستم، خادم متین را در کنار خود جای میدهد میگوید قول میدهم بعد از سفر اولین بار که به زیارت رفتم سلامت و خواسته تو را به آقا برسانم، در چشمان متین شوق میجوشد و همراه کاروان به سمت مزار شهدا حرکت میکند. یا حسین چمنی که بر روی تپهی روستا حک شده است رخ نمایی میکند.
بعد از گلافشانی مزار شهدا روستای پیر نعیم مادری به سوی من میآید گمان میکند من هم از خراسان آمدهام از من درخواست میکند اجازه بدهم شربت عسل را برایمان آماده کند، با وجود ویروس کرونا و پیشگیری از شیوع بیماری پذیرایی ممنوع است اما مردمان سوادکوه در مهمان نوازی همتا ندارند، دل این مادر هم طاقت ندارد از مهمانان عزیز که از حرم رضوی آمدهاند پذیرایی نکند، آن لحظه دلم میخواست این مادر مهربان را در آغوش بکشم و بر دستانش بوسه بزنم اما ویروس محنوس کرونا حسرت بر دلم گذاشت.
*میزبانی بانویی که هم مادر، مادربزرگ و خاله شهید است
راهی منزل مادر شهید میرزایی میشویم، مادر شهید بر سکوی خانه چشم انتظار پرچم بارگاه ملکوتی نشسته است، با دیدن خدام و پرچم نوای یا امام رضا(ع) سر میدهد اشک از چشمانش جاری میشود این مادر سی و سه سال است چشم به در منتظر خبری از فرزند شهید جاوید الاثرش است.
مادر منتظر با اشک میگوید چند سالی است که رمق زانوانم تحلیل رفته و نمیتوانم به زیارت بروم امروز در منزلم بوی عطر حرم رضوی پیچیده و چه خوش سعادتم میزبان خادمان حرم شدهام، کنارش که مینشینم متوجه میشوم او مادر شهید، مادر بزرگ طلبه شهید و خاله دو شهید نیز هست.
* سلامهایی از جنس دلتنگی
ساعت از ۱۲ گذشته است که به سمت زیراب برمیگردیم تا همراه کاروان در نماز جمعه شهر زیراب شرکت کنیم در نزدیکی شهر صدای اذان به گوش میرسد، باران آستان امام زاده عبدالحق را آب و جارو کرده است، عطر حرم رضوی در نقطهبهنقطه شهر پیچیده شده، دلهای نمازگزاران با دیدن بیرق سبز راهی آسمان هشتم میشود. سلامهایی را از جنس اشک و دلتنگی روانه مشهد مقدس میکنند عجب ضیافتی برپاست؛ محفلی از نسیم عشق و دلدادگی در سایه کرامت پرچم سبز رضوی.
بعد از نماز خدام کاروان زیر سایه خورشید عازم اقامتگاه میشوند تا ساعتی استراحت کنند، دوباره عصر هنگام راهی روستای وسیه سر بخش مرکزی شوند من از کاروان جدا و راهی منزل می شوم.
*مردم روستای وسیه سر دلهایشان را به پنجرههای ضریح گرهزدهاند
ساعت از ۱۷ گذشته که با زنگ تلفن راهی روستای وسیه سر میشویم، باران شدت بیشتری گرفته ورودی روستا فرش پهن کردهاند و گوسفندی برای قربانی آماده شده ، گلدانهای رنگارنگ پر از گل را به صف کشیدهاند تا در میزبانی از پرچم و خدام پیشی بگیرند، همه با چشمهای بارانی و دلهای پر کشیده نگاههای تشنهشان را سیراب از سبزی و نور پرچم رضوی میکنند، انگار حال و هوای همه رضایی شده است و دلهایشان را به پنجرههای ضریح گرهزدهاند؛ اشکها بیواسطه گونهها را نوازش میکند و میتوان حال و هوای درونشان را از زمزمههای جاری بر زبانشان فهمید.
جعفری یکی از اهالی روستای وسیهسر است که از اوایل انقلاب تا سال گذشته در این روزها، بهعنوان رئیس هیئت، کاروان به مشهد میبرده و اگر نیازمندی توان مالی رفتن به مشهد را نداشت با همکاری اعضای هئیت هزینه سفر را فراهم میکرد تا کسی از اهالی روستا آروزی سفر به مشهد را بر دل نداشته باشد. با بغض میگوید: از همان ابتدا که لباس خادمان و پرچم متبرک را دیدم، حس عجیبی به من دست داد و احساس کردم که در صحن و حرم امام رضا (ع) هستم؛ فدای آقا شوم، امسال به خاطر کرونا نشد که به مشهد برویم و حالا اینجا انگار در صحن مطهر هستم.
کمی آنسوتر پیرمردی با کاروان هم صدا شده است. با قد خمیده و پاهای لرزانش از جمعیت عقب نمیماند. گویی قدم زدن در پشت سر عاشقان امام رضا(ع) برایش شیرین است. گاه میایستد، کمر راست میکند، نفس عمیقی میکشد و دوباره به راه خود ادامه می هد ،نور علی نوری چهار ماه است که عمل قلب انجام داده و از خانه بیرون نیامده اما امروز به خاطر خدام رضوی بیرون آمده می گوید: تمام زندگیام را مدیون امام رضا (ع) هستم، آن اوایل جوانی و پس انقلاب در حرم توبه کردم و از او خواستم زندگیام را نجات دهد و حالا هم عمر و زندگی دوبارهام را مدیون توجه امام رئوف هستم.
*میزبانی پرچم رضوی پاداش بزرگ خداوند برای جهاد در روزهای کرونایی
کاروان از روستای وسیه سر سوادکوه به سمت شهر پلسفید حرکت میکند، معصومه پناهی و چند تن از همکاران جهادگر که در روزهای هجوم کرونا در سنگر پشتیبانی از مدافعان سلامت چرخ خیاطیهای خود را به کار گرفتند و شبانهروز ماسک و گان دوختند با حال غریبی هنگام دیدن خدام چشم دل خود را روانه صحن و سرای حریم ملکوتی رضوی میکنند. معصومه خانم که بغضش میشکند میگوید ثمره و اجر روزهای پرکار من و همکارانم میزبانی پرچم رضوی است خداوند پاداش بزرگی برای کار من در نظر گرفت.
در ایام کرونا گروههای زیادی در کنار مردم ایستادهاند یکی دیگر از این خانوادهها خانواده رستگار هستندکه اجاره بها مغازههای خود را به مستاجران مغازه بخشیدند تا در این ایام کمکی به وضع اقتصاد شهروندان کرده باشند این خانواده فرزند خود را نیز در اثر کرونا از دست دادند با خادمین حرم رهسپار منزل رستگار میشویم، گرد اندوه غم گویی در منزل پاشیدهاند مادر هنوز بعد از گذشت چند ماه از فوت فرزند لباس مشکی بر تن دارد و گوشهای به سوگ نشسته، در فضایی غم بار قدردانی کردن سخت به نظر میرسد، مادرداغدار میگوید به خاطر کرونا مراسمی برای فرزند دلبندم نگرفتیم و همه را صرف امور خیریه کردهایم. از حال و هوای زیارت پرچم میپرسم. نفسی میکشد و میگوید: زیارت پرچم حرم امام رضا علیهالسلام و دیدار با خادمانش روحیهای تازه به من داده است.
*آغوش باز و مشتاقانه مردم شهر پلسفید برای خدام آستان رضوی با پرچم متبرک
امروز عاشقان خورشید هشتم باخبر شدند که از کوی دوست پیغامی فرستاده شده و از سوی شاه طوس نشانهای درراه است؛ همه در خیابان ساحلی شهر پلسفید گرد هم آمدهاند، دلتنگی در چشمان تکتک حاضران موج میزند و به انتظار نشستهاند، اندکی بعد انتظار به پایان رسید؛ خدام آستان رضوی با پرچم متبرک با آغوش باز و مشتاقانه مردم شهر پلسفید مواجه شدند.
همه با چشمهای بارانی و دلهای پر کشیده، در میان ضجههایشان، دلتنگیهایی را بیان میکنند،چه بی ریا نجوا میکنند، صدای «رضا رضا» گفتن بالاتر میرود.
مادری توجهام را جلب میکند سرش را به صندلی تکیه داده و اشک میریزد. هر چند مدت، چارقد را به روی صورت میکشد و گونههای خیسش را خشک میکند. در دنیای خودش درد دل میکند: «یا امام رضا(ع) دیدارت سعادت میخواهد… زیارتت معرفت میخواهد… بنده خوبی نیستم اما میدانم تو دستم را رد نمیکنی… دل شکستهام را با پنجره فولادت گره بزن تا مشکلات زندگی برایم سنگینی نکند.
در جشن مردمی خیابان ساحلی که با حضور خدام رضوی برگزار شد از فرماندار، گروههای جهادی، جهادگران موسسه نیکوکاری مسجد جامع شهر، حوزههای بسیج خواهران حضرت زینب (س) و حضرت خدیجه(س) که در ایام کرونا تلاشهای جهادی داشتهاند تجلیل و قدر دانی شد.
*مردم مازندران، ذاتا امام رضایی هستند
سیدمحمد مومنیان، خادم کشیک پنجم استان قدس رضوی و مسئول کاروان زیرسایه خورشید در استان مازندران در گفتگو با ما بیان کرد: در تمام سیزده دوره حضور کاروان زیر سایه خورشید در مناطق مختلف کشور، در استان های مختلفی کاروان را همراهی کردم امسال با توجه به شیوع ویروس کرونا استقبالها متفاوت بوده و تشکل ها اجازه تبلیغ نداشتند، چرا که مردم مازندران ذاتاً امام رضایی هستند و اگر بدانند مراسمی با نام امام رضا برگزار میشود استقبال خوبی دارند، سال خاص و با تجربههای قبلی متفاوت بوده است.
مومنیان مردم سوادکوه را مهمان نواز و خونگرم معرفی کرد و گفت: استقبال مردم سوادکوه چنان بینظیر بوده که حس میکردم از سفر حج بازگشتهام، ذبح گوسفند و چیدمان گلهای به شکل هنرمندانه و موازی نشان دهنده این است که مردم این شهرستان منتظر مهمان عزیزی بودهاند که چنین هنرنمایی کردند.
وی به رعایت پروتکلهای بهداشتی اشاره کرد و تصریح کرد امسال سختترین شرایط گزینش نیرو را در مشهد داشتیم، از همه افراد انتخابی تست کرونا گرفته شد و به مدت سه روز آزمایشات لازم انجام شد، خادمهای اعزامی صد درصد تستهای سلامت آنها مثبت بوده است.
*حال و هوای خدام در ایام کرونا
مصطفی مرآتی، ۶ سال است که خادم حرم رضوی و سه سال هم همراه کاروان زیر سایه خورشید در استانهای مختلف بوده است گفت: تمام زائران عاشق دل داده حرم رضوی هستند، هر چه از حرم دورتر میشویم مردم بیشترتشنه زیارت میشوند، مردم سوادکوه عاشق امام رضا(ع) هستند، از دیدن این همه عشق، ذوق و شوق لذت بردیم.
خادم رضوی، وجود حرم امام رضا (ع) را در ایران سعادتی برای همه ایرانیان دانست و گفت: در روزهایی که در حرم بسته بود، نهفقط مردم که خدام هم دلگیر بودند و کل مشهد حال خوبی نداشت، از شب قبل از بازگشایی حرم رضویی انتظار بازگشایی را میکشیدیم، با دیدن زائرین اشک میریختیم، ما بدون زائران هیچ نیستیم.
وی با بیان اینکه در ایام بسته بودن دربهای حرم تمام برنامههای حرم اعم از گلآرایی، مراسم ملکوتی نقارهزنی، خطبهخوانی و آئین صفه انجام میشد اما درهای حرم به روی زائران بسته بود، افزود: خدام در حرم رضوی برای زائران و رفع این بیماری دعا میکردند اما ما نیز از بسته بودن درها حس و حال خوبی نداشتیم و هرچند اکنون هم رواقهای مطهر بسته است، اما باز شدن صحن نیز خودش جای خوشوقتی است.
خادم رضوی با اشاره به دیدار با دو گروه جهادی بیان کرد: وصف حال روز گروههای جهادی گفتنی و وصف شدنی نیست امروز اجر و مزد این جهاد را با بالاترین شکل دریافت کردند و کرامت آقا نصیب این عزیزان شده است.
مراتی هر روز خدمت در آن بهشت را یک دنیا میداند و با اشک و بغض در وصف حال این روزهای مردم ایران و دل زائرشان میخواند: به امید آمدهام خانهخرابم نکنی / همه کردند جوابم تو جوابم نکنی / بارها آمدم و حاجت من را دادی / به جوادت قسم این بار جوابم نکنی.
به گزارش بلاغ، مردم ولایی شهرستان سوادکوه در مناسبتهای مختلف عشقشان به ائمه اطهار(ع) را به اثبات رساندهاند و این بار هم با شرایط ایام کرونایی با حضور گسترده و رعایت مقرارت بهداشتی در استقبال از کاروان رضوی، برگی دیگر را به پرونده درخشان استان افزودند.
مرجع : بلاغ
نظر شما:
1- گزینه های ستاره دار الزامی می باشند.2- ایمیل شما نمایش داده نمی شود.
3- لطفا جهت دریافت پاسخ نظر خود حتما ایمیل خود را بصورت صحیح وارد نمائید.
4- لطفا نظر خود را به صورت فارسي تايپ نماييد.
5- نظري که حاوي هر گونه توهين باشد، انتشار داده نميشود.