به گزارش پیام سوادکوه؛ مردم پس از ۴۲ سال از پیروزی انقلاب اسلامی خود و متعاقب تجربه جریانهای مختلف سیاسی و مدیریتی، آنچنان خسته و معترض از عملکرد مدیرانی که طی این چهار دهه دائم تکرار شدند و چرخه معیوبی را بوجود آورده بودند که امکان چندانی برای ظهور و بروز استعدادهای مدیریتی جوانان مومن و انقلابی فراهم نبود، در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، علیرغم تبلیغات سالاری جریان تکنوکرات سرمایهسالار، به فردی که منتسب به جریان انقلابی و ولایی و دارای شعار تحولآفرینی بود، رأی دادند و آیتالله سیدابراهیم رئیسی را به عنوان رئیسجمهور خود انتخاب کردند تا او بتواند نقطه عطفی را با همراهی و مشارکت مردم بوجود آورد و کشور را وارد ریل انقلاب و تحولات تعالیبخش کند.
هرچند پس از انتخاب وزراء، که به لحاظ اغتنام زمان، حرکتی انقلابی بود، انتظار مردم در انتخاب استانداران، که حلقه اتصال دولت با مردم در سطح میانی میباشند، توأم با تاخیر و نوع انتخاب نیز با حرف و حدیث و دلخوریهایی مواجه بود اما با هر لیت و لعلی، این فاز نیز به انجام رسید و فرآیند انتصابات در سطح استانها و سپس شهرستانها وارد فضای جدیدی شد که در این مقطع باید حواسها را جمع کرد و با رایزنی نیروهای انقلاب، به افرادی و اشخاصی رسید که علاوه بر اشراف تخصصی بر حوزه کاری، از شاخصهای انقلاب اسلامی و تحولآفرینی برخوردار باشند.
نفوذ؛ پدیدهای پیچیده و نیازمند هوشیاری
هنوز دولت سیزدهم در کشور بهصورت کامل شکل نگرفته و در حالی که فعالیت رسمی آن چهار ماهی است آغاز شده ولی به دلیل تغییرات مدیریتی در سطح کلان هنوز هم تا روی کارآمدن نیروهای انقلابی و ارزشی و گرفتن سکان هدایت مسئولیتها به ویژه در استانها باید یکی دو ماه دیگر صبر کرد، اما بدلیل اهمیت جدی انتخاب مدیران کل و فرمانداران، همچنین روسای ادارات شهرستانی جا دارد تا پیرامون این انتخابها توجه جدیتری بر موضوع نفوذ از سوی آقای استاندار بشود.
بر هیچکس پوشیده نیست که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حتی قبل از آن در قالب مبارزات سیاسی منتهی به پیروزی انقلاب، نفوذ یکی از راهبردهای مهم دشمن برای ضربه به برنامهها و آرمانهای این انقلاب بزرگ و تأثیرگذار بر مناسبات بینالمللی بوده است. انقلابی که نه تنها منطقه بلکه جهان را متوجه معیارهای جدیدی در امر حکمرانی و تشکیل نظام سیاسی کرد. انقلاب اسلامی ایران با ایجاد نوعی مردم سالاری دینی پیشرو و پر قدرت هم آسیبهای نظام سرمایهداری را خنثی کرد و هم زمینه لازم را برای ارائه الگویی مطلوب از نظام سیاسی با اتکا به نیروی مقاومت فراهم کرد.
در مقابل نفوذ چه باید کرد؟
نکتهای که به آن اشاره میشود، تنها اختصاص به رعایت آن از سوی استاندار جدیدالانتصاب مازندران ندارد، که خود ایشان از آگاهان متخصص در این مقولهاند، بلکه از سوی همه کارگزاران و مسئولان انتصابات باید مورد توجه و رعایت قرار گیرد.
در باره مسئله نفوذ با رهنمونهای مقام معظم رهبری که همواره بر اهمیت و جدی بودن مسئله نفوذ اشاره کردهاند، بایستی برنامهها و راهبردی ضد نفوذ در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی و … تدوین و به عنوان دستورالعمل اصلی نهادهای مرتبط در اولویت قرار بگیرد.
علاوه بر این ضرورت، توانمند کردن روزافزون جامعه اطلاعاتی، تقویت بیش از پیش زیرساختهای امنیتی و اطلاعاتی و همچنین آگاهیبخشی مؤثر عمومی در کشور تا حد زیادی کشور از تهدیدات و خسارات احتمالی این مسئله محافظت شود.
لزوم مقابله با نفوذ قدرتهای متخاصم در ج.ا.ایران، امری بدیهی است و از مصادیق دفاع از امنیت و منافع ملی محسوب میشود و با توجه به ابعاد و اشکال گوناگون نفوذ، روشهای مقابله با آن نیز بسته به نوع نفوذ متفاوت خواهد بود.
طبعاً مقابله با لایههای امنیتی و شبکههای مجری طرحهای نفوذ در ج.ا.ایران نیازمند ورود دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی ذیصلاح است؛ اما مقابله با لایههای دیگر نفوذ و خنثیسازی آنها نیازمند راهکارهایی متناسب با نوع و جنس نفوذ است.
یکی از ضروریترین راهبردهای مقابله با نفوذ فکری – ایدئولوژیک، سیاسی و اقتصادی در سطوح فردی، آگاهیبخشی به مردم و در مرتبهای بالاتر، تبدیل آگاهیهای مردم به ایمان، باور و عقیده است (بصیرتافزایی) که دراینصورت، اصول انقلاب اسلامی پایدار و مستدام خواهد ماند.
نفوذ در سطح مسئولان چگونه اتفاق میافتد؟
کارگزاران حکومتی در جوامع گوناگون، ابزارهای تحقق اهداف و تأمین منافع یک ملتاند و بدین خاطر است که حجم گستردهای از اختیارات و امکانات حسب رده ساختاری، در اختیار ایشان قرار میگیرد.
حال اگر این کارگزاران که بر ساختار نیز اثرگذارند، خواسته یا ناخواسته در دام نفوذ بیفتند و خود تبدیل به عامل تحقق نفوذ در یک کشور شوند، بهترین فرصت برای دشمنان آن جامعه جهت رسیدن به اهدافشان فراهم میآید.
رهبر معظم انقلاب در بیانی ضمن اشاره به آسیبهای وارده از سوی این دسته از کارگزاران، میفرمایند: “خوب وقتیکه دشمن برای داخل کشور برنامه ً دارد، چهکار میکند؟ از نفوذی استفاده میکند.
معنای نفوذی این نیست که حتماً رفته باشد پول گرفته باشد برای اینکه بیاید در فلان دستگاه نفوذ کند و خودش هم بداند چهکار میکند؛ نه، گاهی نفوذی نفوذی است ولی خودش هم نمیداند… دشمن یک چیزی میگوید، یک چیزی میخواهد، این را با وسایل گوناگون با چند واسطه کاری میکند که از زبان فلان آدم موجه که نه پولی از دشمن گرفته، نه تعهدی به دشمن داده بیرون بیاید”. (بیانات ۵/۱۲/۱۳۹۴ در دیدار مردم نجفآباد )
مراقب چاپلوسان باشید
امروزه با افزایش دانستههای عموم مردم بهخصوص مسئولان از نفوذ، این پدیده راههای ورود متعددی را مورد استفاده قرار میدهد. آنانی که با چربزبانی و مداهنه، خود را به مسئولان نزدیک میکنند و امکان گرفتن مسئولیت را بواسطه این تقربجویی بدست میآورند، مصداقی از نفوذ هستند هرچند گماشته بیگانگان نباشند و از سرویسهای امنیتی کشورهای دیگر فرمان نبرند، اما در عمل موجب تضعیف نظام از طریق کاهش اعتماد عمومی به نظام مدیریت کشور میشوند که در واقع، ضربه به بزرگترین سرمایه نظام است.
مردم ایران، خود اهل اخلاص و دوستدار مخلصان هستند؛ به راحتی مدیران چاپلوس و ظاهرگرا را تشخیص میدهند و از دولت آیتالله رئیسی هیچ انتظاری در استفاده از این عناصر ندارند.
عناصری که در هر شرائط و در دولت همه جریانها میتوانند فضای مناسب خود را با رفتارهای سالوسانه بدست آورند، هزینه گزافی را متوجه سرمایه اجتماعی آیتالله رئیسی میکنند که آقایان استاندار باید بشدت از نفوذ چنین عناصری جلوگیری بهعمل آورند.
در همه دولتها نقش این عناصر را، که از واسطههای وجیه و با نفوذ هم برای تقربجویی و سفارش خود استفاده میکنند، کاملاً تاثیرگذار بوده است و در این دولت نیز بهشدت بیم نفوذ چنین عناصری وجود دارد که نکند در سطوح استانی و شهرستانی بتوانند همچون گذشته چتربازی کنند و بناگاه در انتصابها نامشان در معارفه رونمایی شود و نیروهای انقلاب را در مقابل یک عمل انجام شده قرار دهند.
انتظار بحقی که نادیده گرفته میشود
در اینکه آیتالله رئیسی کاندیدای جریان انقلاب و اصولگرا بود، شکی نیست و خود ایشان نیز از جنس انقلاب و تفکر اصولگرایی است؛ در دو دوره انتخابات ۹۶ و ۱۴۰۰، این جریان انقلاب و نیروهای فعال و تاثیرگزار سیاسی اجتماعی بودند که از آیتالله رئیسی حمایت کرده و بویژه در انتخابات ۹۶ به بعد بهمدت چهار سال انواع فشارها و اتهامات را به جان خریدند و همچنان استوار در حمایت از این سید بزرگوار چیزی کم نگذاردند و نتیجه تلاشها و سرمایهگذاری اجتماعیشان، که توأم با جد و جهد خالصانه و مجاهدانه خود آیتالله رئیسی بود، را در انتخابات ۱۴۰۰ دیدند.
آنانی که تمام قد برای آیتالله رئیسی آستین همت بالا زدند، کارشان برای انقلاب و رضای خداوند بود و هیچ انتظاری ندارند. بطور قطع، آنان اولین غائبان تقسیم مسئولیتاند و هیچگاه نیات و اعمال صالح خود در ماجرای انتخاب آقای رئیسی را به چهار روز مناصب و دردسرهای اجرایی نخواهند فروخت اما انتظارشان استفاده آقای استاندار از نیروهایی است که از عمق وجود به اندیشهها و رفتارهای سیاسی و اجرایی آقای رئیسی، که متطابق با رهنمودهای مقام معظم رهبری است، ایمان و اعتقاد دارند و بهیچوجه منالوجوه نقش بازی نمیکنند.
تبعیت آنان از آیتالله رئیسی، اعتقادی است؛ از سویی، جریان انقلاب، که در دو دوره کاندیدایشان آقای رئیسی بوده، حداقل انتظارشان این است که در انتصابها از نظر آنها نیز استفاده شود.
در موضوع انتخاب استاندار که این اتفاق نیفتاد. شما آقای حسینیپور! در صحت و سلامتتان تردیدی نیست و اگر تنها یک معیار ملاک قرار گیرد و آنهم تصویب عنوان استانداریتان توسط دولت، این خود حجتی است برای همکاری و تعامل نیروهای انقلاب با شما اما در انتصابهای دیگر، این توقع زیادی از سوی نیروهای حامی رئیس دولت از شماست که از نظرات آنها استفاده کنید و نیروهای مورد شناخت آنان را مورد مطالعه و بررسی قرار دهید که آنها بدون کوچکترین تردید، موفقیت دولت آیتالله رئیسی را با تمام وجود تعقیب میکنند و از جان خود خواهند گذشت تا این دولت و شخص حضرتعالی به موفقیت کامل نائل آئید.
قیاس با رئیسجمهور صحیح نیست
درست است که آقای رئیسی در چند مقطع قبل، حین و پس از انتخابات تکرار کردند که از سوی هیچ جناحی نیامدهاند و به هیچ گروهی مدیون و بدهکار نیستند تا در دوران ریاست جمهوری تحت فشار انتظارات جناحی قرار نگیرند و پاسخگوی توقعات ستادهای تبلیغاتی نباشند که این نکته بجا و شایستهای بود، اما حتی در انتخاب وزراء نیز سعی کردند فارغ از نسبتهای جناحی، شایستگان را میدان دهند و آنان را حتی اگر در جناحی نبوده اما دارای شاخصهای دینی و انقلابی و پیشینه موفق کاری بوده، برگزیند.
این بدان معنا نیست که فرد منتخب برای خوشآمدگویی جریان اصلاحات، از بیتفاوتها و یا مدیران جناح اصلاحطلب و یا کسی که برای او دوغ و دوشاب فرقی نمیکند؛ باشد.
مگر زمانی که اصلاحطلبان به ریاست جمهوری رسیدند، حتی مدیران مدارس و معاونان دبستانها را تغییر ندادند و اجازه مسئولیت به غیر خود را ندادند. به بهانه شایستهسالاری، همه اعضاء قبیله سیاسی خود را در جایگاهها قرار دادند. طبیعی است که جریان انقلاب نمیتواند و نباید از روش مذموم اصلاحطلبان استفاده کند.
انتظار از این دولت، بهرهگیری از نیروهای شایسته فارغ از نسبتهای جناحی است. این واقعیت را نباید نادیده گرفت که برای انتخاب نیروهای انقلاب و شایسته باید از تشکلهای مردمی انقلابی مشورت کرد و از آنها مدد جست.
قطعاً بدون اعتناء به این ظرفیت فوقالعاده، جفای به توانمندیها و استعدادهای انقلاب در شایستهترین حامیان آقای رئیسجمهور است و از شخص استاندار مازندران انتظار میرود انتصابها با مشورت این ظرفیت انقلابی و دلسوز و بیتوقع انجام شود که در واقع، دامنه شناخت آقای استاندار نسبت به نیروهای مستعد انقلاب در بوم مازندران را کاملتر میسازد و نیروهای مردمی و انقلابی را در امور استان به پای مشارکت نظام مدیریت استان میآورد.
دستور امام علی علیهالسلام به آقای استاندار
“کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه با حیاء از خاندانهای پاکیزه و با تقوی، که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند، انتخاب کن، زیرا اخلاق آنان گرامیتر، و آبرویشان محفوظتر، و طمع و روزیشان کمتر، و آیندهنگری آنان بیشتر است. (نهجالبلاغه، نامه ۵۳، به مالک اشتر والی مصر)
امام خمینی(ره): مقام رفتنی است
“من یک کلمه به آقای بنی صدر تذکر میدهم که آن یک کلمه، تذکر براب همه است؛ “حبالدنیا، رأس کل خطیئه”. هر مقامی که برای بشر حاصل میشود، چه مقامهای معنوی و چه مقامهای مادی، روزی گرفته خواهد شد و آن روز هم نامعلوم است.
توجه داشته باشند همه کسانی که برای بشر خدمت میکنند، کسانی که دارای مقامی هستند و دارای پستی هستند، مقام، آنها را مغرور نکند. مقام، رفتنی است و انسان در وجود خدای تبارک و تعالی ماندنی است.
من از آقای بنی صدر میخواهم که مابین قبل از ریاست جمهوری و بعداز ریاست جمهوری، در اخلاق روحیشان، تفاوتی نباشد. تفاوت بودن، دلیل بر ضعف نفس است و من از همه کسانی که در مقامی هستند، چه مقامهای کشوری و چه مقامهای لشکری، میخواهم به مقامات خودشان مغروز نباشند و در راه اعتلای اسلام و اعتلای ملت مسلمان و اعتلای کشور ایران، کوشا باشند. (صحیفه امام،ج۱۴۱،۱۲)
آقای استاندار! خیلی زود دیر میشود
زمان بهسرعت چشم بهمزدنی سپری میشود و آنگاه باید به قضاوت مردم نشست؛ الویت نخست آقای استاندار در انتخاب معاونان، مدیران کل ستادی، مدیران کل دستگاهها، فرمانداران، بخشداران و نظارت دقیق بر انتخاب روسای ادارات شهرستانی، که وفق شاخصهای دولت انقلابی برای ایجاد تحول مورد نظر مردم و رئیسجمهور است.
ضربالمثل “جنگ اول به از صلح آخر” است، ناظر بر این واقعیت میباشد که اگر از روز اول با انتخابی شایسته و اصلح، همه انتظارات در فرد مورد نظر قابل تعیّن باشد، بخش زیادی از نگرانیهای طول مسئولیت مرتفع خواهد شد؛ وقتی تمام حرف ها و قرار مدارها و حساب کتاب ها در همان ابتدای کار لحاظ شود بعداً دلخوری و ناراحتی پیش نمیآید.
الحمدلله نیروهای انقلاب با احترام به انتخاب هیئت دولت، آماده همکاری و کمک له آقای استاندار و در واقع به مردم استان خود هستند. استانی که سرشار از استعداد و نعمتهای خدادادی بویژه مردمانی متدین و ولایی و انقلابی و وفادار به مسئولان و قدرشناس است و نیازمند همتی والا از سوی مسئولان خود میباشد تا بتوانند با وحدت و همدلی به استیفای حقوق این استان مغبون و محروم مبادرت ورزند.
نظر شما:
1- گزینه های ستاره دار الزامی می باشند.2- ایمیل شما نمایش داده نمی شود.
3- لطفا جهت دریافت پاسخ نظر خود حتما ایمیل خود را بصورت صحیح وارد نمائید.
4- لطفا نظر خود را به صورت فارسي تايپ نماييد.
5- نظري که حاوي هر گونه توهين باشد، انتشار داده نميشود.