دانشجو، فرزند آگاه و بصیر جامعه و چشم تیزبین مردم و زبان بدون لکنت کشور است. در این ارتباط، با دکتر محمدرضا چکامهای به گفتگو نشستیم. وی با اشاره به جایگاه فرهیختگی دانشجو میگوید: متعارفاً در همه کشورها دانشجو و دانشگاهی میان مردم دارای منزلت تاثیرگزار و الگوبخش است.
دانشجو، همانگونه که از نامش پیداست، طالب علم و دانش برای خدمت به بشریت و مردم جامعه خود است؛ خواندن، تدبرکردن و تحقیق و پژوهش بمنظور کشف ناشناختهها و مجهزشدن به سلاح علم و آگاهی با هدف خدمت به ابناء بشر، از مولفههای دانشجویی و عنصر دانشگاهی بودن است.
این جایگاه، که مورد احترام و تاثیرپذیری مردم است، در کشورمان از ویژگی انقلابی بودن نیز برخوردار بوده و دانشجو در منظر مردم، علاوه بر بینش و نگرش اصیل، از منش و کنش انسانی و اسلامی نیز برخوردار است و همین ویژگیاست که دانشجوی مسلمان ایرانی را نسبت به همتایان خارجی خود ممتاز میکند.
وی دانشجو را فعالی حقیقتجو و کنشگری بیمحابا ذکر کرد و گفت: دانشجو بدلیل آگاهی و مطالعات روشنگرانه خود، بدون مسامحه و مصلحتاندیشیهای انتفاعی، برای تحقق ایدهالهای فطری و دینی خود تلاش میکند و حتی فداکارانه حاضر است سر در راه تامین منافع کشور و ملت خود بدهد. در این زمینه همه کشورها بهخصوص ما در ایران دارای آرشیوی پرافتخار از مبارزات دانشجویی و دانشگاهیان در ستیز با زشتیها و پلشتیهای دولتها و تعدیهای بیگانگان بوده و هستیم.
عدالتگرایی و فسادستیزی، دو شاخص دانشجویی
حسن اللهقلیان، دانشجوی مقطع دکتری، ضمیر پاک و بیپیرایه دانشجو را بستر پاکی و حرکت بر مدار فطرت انسانی میداند و اظهار کرد: دانشجو، که هنوز با چرب و شیرینها آلوده نشده، از خاستگاه فطری و دینی خود، خواهان امحاء فساد و نابرابری و هرگونه ظلم و ستم در جهان است و حداقل در گستره کشور و استان و شهر خود، بشدت دغدغه اجرای عدالت و مبارزه با مظاهر ظلم و ظالمین را دارد.
دانشجو، ذاتاً فسادستیز و عدالتگراست. بدین جهت، هر جا که جنبش دانشجویی در این دو شاخص دچار تردید و لغزش شده، باید یقین دانست که آن جنبش به انحراف رفته و افکارعمومی را، که بشدت تحت تاثیر دانشجو و دانشکاهی است، را نیز دچار اشتباه و انحراف خواهد کرد.
وی مردم ایران را مردمی آگاه و بیدار میداند و میگوید: طبیعی است که دانشجو به عنوان فرزند ایران وقتی آگاه و بصیرتجو میشود، از دامن پدر و مادر آگاه و بصیر نیر بپا خاسته، بعبارتی باید گفت مردم آگاه و بصیر، خواهان فرزندان دانشجوی آگاه و بصیر هستند و این موضوع، ضمن آنکه امتیاز بزرگ کشورمان است، نقطه درخور توجه نیز برای دانشجویانمان است که باید بیشتر مراقب مواضع و دیدگاههای خود باشند تا نکند از خط کلی مردم و جامعه فاصله گرفته و آهنگ دیگری غیر از آهنگ مردم خود را بنوازند.
دانشجو نمیتواند مطالبهگر نباشد
فرید حسینی، دانشجوی کارشناسی ارشد، معتقد است که دانشجو بدون رودربایستی و مصلحتاندیشی رفتار میکند.
او میگوید: مشکل امروز و دیروز کشورمان این بود و هست که مسئولان در بدنه دولت بنابر دلائل فراوان با مقامات مافوق خود رودربایستی دارند و نمیتوانند مسائل را آنطور که هست، بیان کنند و یا در مقابل نظرات غیرکارشناسی و یا تخلفات مافوق خود ایستادگی کنند و شاید قوانین و مقررات نیز این اجازه را به آنها ندهد؛ چراکه مقدرات کارکنان و کارمندان و موسا در دست مقامات مافوق است و آنها برا یحفظ موقعیت و جایگاه خود هم که دشه، قادر نیستند و یا نمیخواهند خود را درگیر مافوق خود کنند، اما دانشجو و طلاب اینگونه نیستند و در مقابل ناراستیها و کژیها حاضرند حتی هزینه نیز بپردازند.
وی در همین ارتباط افزود: شهادت سه دانشجوی مسلمان در ۱۳۳۲ و اتکاء امام خمینی(ره) به جوانان و دانشجویان، که از نخستین گروههای اجتماعی بودند به دعوت امام لبیک گفتند، در جریان انقلاب نیز با تمام وجود دانشجویان وارد صحنه شدند و بزرگترین خواسته مردم را، که شکلگیری نظام اسلامی و استقرار حکومت دینی بود، مطالبه کردند. در هزاران مسائل پس از انقلاب نیز دانشجویان هر کجا که بودند، نقشآفرینی کردند. بدلیل اهمیت جایگاه دانشگاه و دانشجو، نظام سلطه امپریالیستی سعی کرد با رسوخ و نفوذ در دانشگاه و میان دانشجویان، به انقلاب اسلامی ضربه بزند و آن را از مسیر اصلی منحرف کند، که این سیاست استکباری با شدت بیشتر همچنان ادامه دارد.
دانشجو ضربان سنج جامعه است
خسرو اردشیرنیا، فعال دانشجویی، دانشجو و جنبش دانشجویی را خودانگیخته و پرانرژی توصیف میکند و میگوید: دانشجو و جنبش متعلق به او اگر فعال و مسئولیتپذیر نباشد، به اعتبار جایگاه خود نزد مردم و ملتش آسیب وارد میکند، چون مردم از فرزند فرهیخته خود انتظار واکنش در قبال آلام و دردها و مصالح جامعه را دارند.
وی با بیان این مطلب که مبنا و هدف حرکت دانشجویی باید مشخص باشد، اضافه کرد: یعنی آرمانهایش مانند استقلال، آزادی، مطالبه گری معلوم باشد. دانشجو رسالتش در این است که در برابر دردهای جامعه برای همیشه حساس بماند فقر و محرومیت گود نشینان را در یابد و نه اینکه بعد از فارغ التحصیل شدن و یافتن شغل، هر قدر که سمتش بالاتر برود، حساسیتش کمتر شود. در واقع باید گفت که دانشجو، دماسنج جامعه باید باشد و متناسب با دمای مردمش، حرکت خود را تنظیم کند.
این دانشجو اضافه کرد: فعالان دانشجویی برای انقلابی ماندن، باید در ٣ جبهه جهاد کنند؛ هم باید تمایل اصحاب منافع و اغراض را برای سوء استفاده از جنبش دانشجویی مهار نمایند، و هم باید دست بر زانو بگذارند و طراحیهای نو به نو شونده برای حس مسائل اجتماعی با اتکاء به یک طرح جامع از تکامل جامعه مطرح نمایند، و نهایتاً، باید با دیو بزرگتری، مشغول «جهاد اکبر» شوند و با اسارت شهوت بجنگند، نه آن که از سربرهنگی و «شهوتسالاری»، آن هم در محیط مقدس دانشگاه دفاع کنند.
دانشگاه و دانشجو از منظر امام خمینی(ره)
حضرت امام خمینی مکرر شأن و جایگاه خطیر دانشگاه، نقش و رسالت دانشگاهیان را گوشزد میکردند. اساتید را وارث انبیاء محسوب میداشتند که باید آموزش را همراه با اشاعه تقوا انجام دهند. دانشجویان نیز با تزکیه نفس و تقویت ایمان خویش، به بیداری و آگاه سازی ملت ها بپردازند. قطع وابستگی و استقلال کشور هم از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در گرو تربیت متخصصین مستقل و خودباور است. در نهایت امر نیز اساتید و دانشجویان متعهد و متخصص هستند که تداومبخش انقلاب اسلامی ایران میباشند.
حضرت امام قائل بودند: «دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود . دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند می کند و دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد یک ملت را به عقب می زند.» (صحیفه امام ، ج ۸، ص۶۱)
این فراز از سخنان حضرت امام خمینی به خوبی اهمیت و جایگاه والای دانشگاه را نشان می دهد؛ متناسب با این جایگاه، امام خمینی(ره) رسالت و وظایفی را برای دانشگاه بیان میکند که از خلال سخنان ایشان قابل استخراج است.
رسالت و وظایف دانشگاه از منظر امام خمینی(ره) در ۳ مقوله جای می گیرد:
اول: انسان سازی
دوم: قطع وابستگی و استقلال کشور
سوم: حفظ و تداوم انقلاب اسلامی
امام خمینی قشر روحانیان را نیز همانند دانشگاهیان و دانشجوبان پراهمیت ذکر میکنند و اظهار میدارند: «روحانیون با دانشگاهی یک مسیر دارند و مسئولیت این دو طایفه از همه طوایف دیگر بیشتر است. برای اینکه اگر چنانچه به شرایط عمل بشود انسان درست می شود» (همان، ج ۷،ص ۴۶۷)
دانشگاه همه چیز کشور است
دانشگاه برای هر کشوری، در واقع همه چیز است.دانشجو، تضمین کنندهی فردای هر جامعه است .در واقع از روی دانشجوی امروز میشود فردای هر جامعه را شناخت یا حدس زد.آن کسانی که با نیت ریشه کن کردن ایمان دینی در کشور ایران به دانشگاه پرداختند و محیط دانشجویی را به تفکرات ضد دینی یا اوهام ضد دینی یا سرگرمیهای ضد دینی آلوده کردند، خیلی خوب فهمیدند که چه کار میکنند، و برای اجرای هدف پلیدشان، حقا بر روی نقطهی اصلی تکیه کردند.(بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع تشکلهای دانشجویی قم ۱۸/۹/ ۱۳۷۴)
در دیدار با خانوادههای شهدای دانشگاه تربیت مدرس در ۱۴/۶/ ۱۳۷۰ میفرمایند: دانشگاه، نقطهی اساسی هر جامعه و کشوری است.اگر دانشگاه اصلاح بشود، آیندهی آن جامعه اصلاح خواهد شد.اگر دانشگاه فاسد بشود، سرنوشت آن جامعه فساد است.این فسادی که در دانشگاه فرض میکنیم، ممکن است فساد اخلاقی باشد، یا فساد علمی.فساد علمی معنایش این است که در دانشگاه نه معلم برای درس دادن و یاددادن دلسوزی کند، نه متعلم و دانشجو برای یادگرفتن دلسوزی کند.
نتیجه، بیسواد بارآمدن، بد فهمیدن و نفهمیدن و عدم رشد استعدادهاست.فساد اخلاقی، معنایش این است که آن که درس میخواند یا نمیخواند، از لحاظ اخلاقی، شرافت و شرف و غیرت و انگیزه و ایمان لازم را در خود پرورش ندهد.
این هم نتیجهاش با شق اول یکی است؛ شاید هم گاهی بدتر.آن عالمی که شریف نباشد، حمیت و غیرت دفاع از کشور و ملت و آرمانها و ارزشهای ملی و دینی خود را نداشته باشد، آن عالمی که دشمن را بر خودی ترجیح بدهد و خود را در اختیار دشمن ملت قرار بدهد، آن عالم از هر جاهلی بدتر است؛ همان دزدی است که با چراغ به دزدی میرود و بیشتر صدمه میزند.
روز دانشجو چرا ۱۶ آذر؟
۱۶ آذر در کشورمان روز دانشجو نامگذاری شده؛ در واقع این روز، به یاد ۳ دانشجوی مسلمانی است که در اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا با شاه پهلوی آنهم چندی پس از کودتای ننگین آمریکایی ۲۸ مرداد، همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا، در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲ (حدود چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد همان سال) در دانشگاه تهران توسط رژیم ستمشاهی به شهادت رسیدند.
پیشینه و شرح واقعه ۱۶ آذر ۱۳۳۲
در دههٔ ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۵، پس از سقوط حکومت رضاشاه پهلوی و اجرای سناریوی نمایشی فضای بازسیاسی، فعالیتهای سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران (تنها موسسه مدرن آموزش عالی آن زمان در ایران) بسیار افزایش یافت. در این دوران حزب توده و جریانهای سیاسی ملیگرا آنچنان با یکدیگر رقابت داشتند که جریان اصیل دینی و محبوب مردم را قربانی این رقابتها کردند که نتیجه آن سقوط دولت مصدق بوسیله کودتای آمریکایی شد، همان آمریکایی که دکتر مصدق به آن اعتماد کرده بود و دست آنها را برای اجرای هر توطئهای باز گذاشته بود.
پس از وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سازمانهای سیاسی تشکیل دهنده جبهه ملی، برای دوره کوتاهی در یک ائتلاف ضعیف، تحت نام نهضت مقاومت ملی به مقاومت سیاسی دست زدند و تظاهراتها و اعتصابهای پراکندهای در پاییز همان سال در دانشگاه تهران و همچنین بازار، از جمله در تاریخ ۱۶ مهر و ۲۱ آبان، در اعتراض به محاکمه مصدق برگزار شد.
چند هفته پس از این وقایع، اعلام شد که روابط ایران و بریتانیا (که در زمان نخست وزیری مصدق قطع شده بود) از سر گرفته خواهد شد و ریچارد نیکسون نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا برای دیدار رسمی به ایران خواهد آمد. این موضوع بهانه لازم برای اعتراضات را فراهم کرد و در ۱۴ آذر به سفارش نهضت مقاومت ملی، دانشجویان فعال به سخنرانی در کلاسها پرداختند و ناآرامی تمامی محوطه دانشگاه تهران را فرا گرفت. دولت وقت برای پیشگیری از هرگونه اقدام بعدی تصمیم به سرکوب اعتراضات گرفت.
سربازان و نیروهای ویژه ارتشی پس از هجوم به دانشگاه، به کلاسهای درس حمله کرده و صدها دانشجو را بازداشت و زخمی نمودند. نیروهای امنیتی در دانشکده فنی، اقدام به شلیک تیر کردند که موجب مرگ سه دانشجوی این دانشکده به نامهای احمد قندچی، آذر (مهدی) شریعترضوی و مصطفی بزرگنیا شد. فردای آن روز نیکسون به ایران آمد و دکترای افتخاری در رشته حقوق را در دانشگاه تهران که در اشغال مشهود نیروهای نظامی بود، دریافت کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت در روز ۲۴ آذرماه سال ۸۷ تاریخچهای از این واقعه بیان کردند.
ایشان فرمودند: “جالب است توجه کنید که ۱۶ آذر در سال ۳۲ که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از ۲۸ مرداد اتفاق افتاده؛ یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد و آن اختناق عجیب – سرکوب عجیب همه ی نیروها و سکوت همه – ناگهان به وسیله ی دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود می آید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای ۲۸ مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم به شهادت میرسند. حالا ۱۶ آذر در همه ی سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضد آمریکاست، دانشجوی ضد سلطه است.
وقایع آذر ۱۳۳۲، نمایانگر واکنش دولت کودتا به فعالیتهای دانشجویی بود و به دنبال آن سرکوب نظاممند تمامی اشکال دیگر مخالفتها، روی داد. ۱۶ آذر، توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور، که مرکز اجتماع و مباحثه مخالفان حکومت پهلوی در خارج از ایران بود، روز دانشجو نامیده شد. دانشجویان پس از آن، هر سال در این روز اعتصابهای دانشجویی به راه میانداختند و در واقع ۱۶ آذرماه به معیار خوبی برای ارزیابی میزان نفرت از حکومت شاه و توانایی و نفوذ مخالفان در بین روشنفکران، تبدیل شد.
بایستههای خردمندانه دانشجویی
حقیقتی را که عموم ناظران بر آن اتفاق نظر دارند، پختگی و رشد و تعالی معرفتی دانشجویان نسبت به گذشتههاست. آفات و آسیبها کمتر از قبل شده چنانکه زمانی در همین کشور جریانات دانشجویی پیش از انقلاب عکس «استالین» و دیگر سیاستپیشهگان خارجی را بر دست میگرفتند و دهههایی بعدتر هم استناد به هابز و لاک و دوتوکویل و چماق کردن آنها بر سر یکدیگر، مایه فخر و مباهات دانسته میشد یا حمله دونکیشوتوار و توهین و تخریب همه مظاهر دینی، نماد ساختارشکنی و پیشقراولی محسوب میگشت.
اما امروز، دانشجویان انقلابی تفاوتهای زیادی با گذشته دارند؛ چراکه انقلابی به عظمت انقلاب اسلامی را تجربه کرده و در بستر این انقلاب و اندیشههای سعادتبخش امامین انقلاب توانستند به بلوغ درخور توجه جهانیان برسند. امروزه دانشجو، بر سیاق متفکرانه، خردورزانه و مطالبهگرانه حرکت کرده ضمن بهرهمندی از نظرات بزرگان و رجال خارج از دانشگاه همواره استقلال رأی خود را حفظ میکند.
مقام معظم رهبری در این مورد بیان میکنند: مشکل دیگر، مشکل آلت دست جریانات سیاسی شدن و سیاسیکاری در دانشگاه است، گاهی اوقات، دانشجو خودش هیچ ایده و انگیزه سیاسی خاصی ندارد اما آلت دست یک جریان و یک گروه سیاسیکار قرار میگیرد که آن ها از او چماق درست میکنند و به سر هر کسی که میخواهند میزنند که این هم یک مشکل بسیار بزرگ و حساس است.
عموماً اما دانشجویان ما در بزنگاههای حساس، با هوشیاری و آگاهی نسبت به ترفندهای دشمنان و با داشتن روحیه مقاومت و صبوری توانستهاند به عنوان سربازان خط مقدم جنگ نرم نقشآفرینی کرده و با فصلالخطاب قرار دادن اصل وحدت در جاهایی که نیاز بوده با نقد منصفانه به رشد همه جانبه جامعه کمک کنند.
صدالبته چنانکه مقام معظم رهبری بارها تاکید کردهاند دانشجویان نباید از نقش اصلی خود در تولید علم، گفتمانسازی در راستای برخورداری از دانش پیشرفته بومی و کمک به دستیابی به ساختار تمدنی درخور ایران اسلامی غفلت بورزند.
عدالتخواهی اصل دیگر مهم در جریانات دانشجویی است و این که دانشجو احساس کند که باید فکر کرده و این فکر را مطرح و آن را مطالبه و پیگیری کند.
رهبر معظم انقلاب حتی پارهای روحیات اعتراضی و احساسی را ذاتی جریانات دانشجویی دانسته و البته تاکید میکنند که برای حل برخی از این اعتراضات، خود دانشجویان باید کمر همت ببندند، ایشان میفرمایند: تحقق آرزوهایی که از طرف جوانان پرشور به راحتی بیان میشوند، با در نظر گرفتن واقعیات به این سادگیها امکانپذیر نیست بلکه نیازمند کار و تلاش و برخی مقدمات است و یکی از مقدمات لازم برای تحقق آرزوها، حضور جوانان پرشور و با انگیزه در صحنه و فکر و تلاش آنها برای برطرف کردن مشکلات است.
مقام معظم رهبری ضمن هشدار در مورد افتادن به دام انحرافات فکری شرق و غرب و تمرکز بر نحلههای فکری جاده صافکن بیگانه بیان میکنند: “عزت ملی یکی از آرمانهای انقلاب است؛ این خیلی مهم است، عزت ملی یعنی احساس افتخار ملی که این احساسِ افتخار، ناشی از واقعیات باشد، ناشی از یک واقعیاتی در متن جامعه و بر روی زمین، و نه متکی بر توهمات و تصورات، عزت ملی یعنی احساس افتخار، متکی به واقعیت این خیلی مهم است، این عزت ملی از جمله چیزهایی است که اگر چنانچه در یک کشوری از بین رفت و نابود شد، هویت آن ملت نابود میشود و دیگر هیچچیز گیر آن ملت نخواهد آمد.”
صیانت از دستاوردهای انقلاب، نشانه موفقیت جنبش دانشجویی است
بیش از ۴۳ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد و در این میان شعار «مرگ بر امریکا» همچنان در صدر شعارهای مردم ایران باقی مانده است، عده ای این شعار را یک ژست سیاسی میدانستند و عده ای دیگر آن را بخشی از هویت انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ می دانند و معتقدند اگر استکبار ستیزی و استقلال، بخشی از مطالبات مردم ایران بوده است، پس این شعار نمیتواند صرفاً یک ژست سیاسی باشد و تا زمانی که دشمنان بشریت، تغییری در ماهیت شان ایجاد نشده است این شعار نمادین نیز بر زبان تک تک مردم ایران جاری خواهد بود.
رسالت کنونی دانشجویان و دانشگاهیان
آنچه که امروز برای دانشگاه و دانشجو اساسی و راهبردی است اینکه دانشگاه نقش خنثی و بیطرف در شکل گیری شخصیت اخلاقی، دینی دانشجویان نداشته و ندارد. دانشگاه بیموضع نیست؛ بلکه دانشگاه تغییرات و دگرسازی شخصیتی را در روح و روان دانشجو پدید میآورد. از اینرو، اگر مدیران و برنامهریزان دانشگاهی، توجه لازم را بعمل نیاورند، بادهای مسموم در این بوستان خواهند وزید و میوههای معیوب وآفت زدهیی را بر جای میگذارند.
دانشجو از منظر مقام معظم رهبری در محیط دانشگاه، دو نوع سازندگی را برای خودش باید حتمی و لازم بداند و بشمرد : سازندگی علمی، و سازندگی اخلاقی و فکری.سازندگی علمی، در همین کلاسها و با همین درسها و در محضر همین اساتید است، و کار و تلاشی که خود شما با مطالعه و بحث و فحص و تحقیق باید انجام بدهید.جامعهی شما و فردای این کشور، بلکه جهان و بخصوص جهان اسلام، به این کار نیازمند است…سازندگی دوم، اخلاقی و معنوی و فکری است….در رژیم گذشته، محیط دانشگاه به عنوان محیط بیدینی و رها بودن از تقلیدات شرعی تلقی شده بود؛ حتی آدمهای متوسط دینی هم که به این جا میآمدند، احساس میکردند که در فرورفتن در کارهای نامشروع، یله و رها و آزادند.آن رژیم هم این روحیه و این تلقی را در جوانان ما بیشتر میدمید.( سخنرانی در جلسهی پرسش و پاسخ در مسجد دانشگاه تهران ۱۷/۸/ ۱۳۶۶)
نقش دانشجویان و دانشگاهیان در پیشرفتهای کشور
دانشجویان و دانشگاهیان در شرائط کنونی ایران به مثابه موتور محرک دارای کارکردها و کارویژه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و دینی هستند و به طبع این ویژگی ها، کشورمان به موفقیتهای شایانی دست پیدا کرده است. بدون تردید، این سرمایه های اجتماعی برای شتاببخشیدن به روند رشد و تعالی کشور قادر به ایفای نقش فعالتر هستند. بدون تردید، از کارویژههای مورد انتظار از دانشجویان و دانشگاهیان، طراحی و تدوین الگوی پیشرفت بومی، زمینه سازی خودکفایی، تجاری سازی علوم، زمینه سازی برای تثبیت امنیت اقتصادی، شتاب دهی علوم انسانی در بستر اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و…، است که امید میرود در دولت سیزدهم، سطح حمایتها بگونهای باشد که استعدادهای درخشان دانشجویی بتوانند با پیوند صنعت و دانشگاه و با فعال شدن پژوهشهای کاربردی دانشجویی، گامهای بلندی در مسیر تعالی کشور برداشته شود.
معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری اعلام کرد در حال حاضر تعداد شرکتهای دانش بنیان به بیش از ۶ هزار و ۳۵ شرکت رسیده است و این در شرائطی است که در قانون برنامهی پنجم توسعه پیشبینی شده که کشور تا پایان این برنامه باید۰۰۰. ۲۰ شرکت دانشبنیان داشته باشد و این امکانپذیر نیست مگر آنکه به دانشجویان و دانشآموختگان این امکان داده شود و حمایتهای لازم از آنها بعمل آید.
چند انتظار سکاندار بصیر انقلاب از دانشجو
عزیزان من! رابطه با خدا را جدّی بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، برای شما خیلی لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید. ۱۳۷۷/۰۲/۲۲
بنده دلم میخواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانشآموزان مدارس، روی ریزترین پدیدههای سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. ۱۳۷۲/۰۸/۱۲
دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرمافزاریِ همهجانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد تا کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمیِ خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه آباد و عادلانه مبتنی بر تفکّرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند.
۱۳۷۹/۱۲/۰۹
نباید بهطور دائم در عرصهی تجربه و ترجمه – علم ترجمهای، حتّی فکر ترجمهای، ایده و مکتب و ایدئولوژی و اقتصاد و سیاست ترجمهای – بمانیم؛ زیرا این ننگ است برای انسان که از خرد، سنجش، تحلیل و درک و فهم خود استفاده نکند ۱۳۸۲/۰۹/۲۶
انتظار من از شما جوانها و اساتید این است. تولید علم کنید. به سراغ مرزهای دانش بروید. فکر کنید. کار کنید. با کار و تلاش میشود از مرزهایی که امروز دانش دارد، عبور کرد. ۱۳۸۳/۰۴/۱۷
سیاست زدگی و سیاست بازی به هیچ وجه مورد تأیید نیست اما سیاست گری و برخوردار شدن از قدرت فهم و تحلیل سیاسی، نیاز مبرم دانشجویان و دانشگاههاست. ۱۳۸۵/۰۷/۲۵
مظهر شهامت و سرعت عملِ ملت ایران دانشجویان بودند؛ آن هم دانشجویانی که پیرو خطّ امام بودند، نه دانشجوی وابسته به فلان حزب سیاسی یا فلان تشکیلات گوناگون و بیایمان؛ نه، دانشجویی که خطِّ امام را قبول داشت و به آن مؤمن بود. ۱۳۸۶/۰۸/۰۹
فرق شمای جوان و دانشجو و صادق و پاکیزهدل، با یک آدم سیاسیکار باید در همین باشد؛ حرفتان را صریح بزنید؛ آنچه را که میزنید، از دل بزنید؛ و اگر چنانچه معلوم شد که اشتباه است، سریع پس بگیرید؛ راحت. این، به نظر من یکی از بهترین شاخصههای دانشجوئی است. ۱۳۸۷/۰۷/۰۷
جنبش دانشجوئی در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شدهی خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
این برداشت من از جنبش دانشجوئی و نگاه من به جنبش دانشجوئی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاکمیت تجملگرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجوئی است. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
در زمینه مسائل علمی باید دنبال قله بود؛ که این، توجه شما را به درس خواندن و خوب درس خواندن باید نتیجه بدهد. ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
سطح معرفت را بالا ببرید. با قرآن، با نوشتجات مرحوم شهید مطهری، با نوشتجات فضلای بزرگی که خوشبختانه امروز در حوزههای علمیه حضور دارند، آشنا شوید. ۱۳۹۱/۰۵/۱۶
باید همت شما این باشد که در دنیا به وضعی برسیم که اگر کسی بخواهد به تازههای علمی دست پیدا کند، مجبور باشد زبان فارسی یاد بگیرد. ۱۳۹۱/۰۷/۲۲
من همه دانشجویان را به «دانشجویی» به معنای واقعی کلمه – یعنی دنبال علم رفتن – و به فعالیتهای متناسب با دانشجوئی دعوت میکنم؛ چه فعالیتهای اجتماعی، چه فعالیتهای سیاسی. ۱۳۹۲/۰۵/۰۶
نظر شما:
1- گزینه های ستاره دار الزامی می باشند.2- ایمیل شما نمایش داده نمی شود.
3- لطفا جهت دریافت پاسخ نظر خود حتما ایمیل خود را بصورت صحیح وارد نمائید.
4- لطفا نظر خود را به صورت فارسي تايپ نماييد.
5- نظري که حاوي هر گونه توهين باشد، انتشار داده نميشود.