انگلیس با تاریخی از تحمیل دنیایی از درد و رنج استعمار به جهانیان
ابتدا به انگلیس و سابقه چند صد ساله استعماری و بهره کشی آن در اقصی نقاط دنیا باید اشاره کرد. تاریخ ۴۰۰ ساله استعمارگری انگلستان پر است از جنایات وحشیانه، جنایاتی که اسناد آن در حال رو شدن است. شعار این دولت استعمارگر در طول تاریخ استعمارگریاش پیشرفت و رونق اقتصادی در تمام جهان بوده است؛ در پس این شعار زیبا اسناد تاریخی چیز دیگری میگوید. این اسناد وقتی اعتبار بیشتری مییابد که توسط خود غربیها منتشر شود. سایت «لیست ورس» ۱۰ مورد از بدترین جنایات انگلستان را بررسی کرده است. البته به آن لیست موارد دیگری نیز میتواند اضافه شود از جمله کشتار ۱۰ میلیونی مردم ایران در اثر قحطی بین سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۱۹ که به گواه تاریخ، سیاستهای انگلستان عامل آن بوده است.
قربانی شدن چند ده میلیون انسان نتیجه فعالیتهای استعماری کشور انگستان بوده و این زیاده طلبی شیطانی در خوی و خصلت سیاستمداران و حاکمان این کشور وجود دارد و ضمن آنکه هنوز هم سرزمینهایی را بطور مستقیم تحت سلطه خود دارد و حاضر نیست استقلال ایرلند، استرالیا و… را به رسمیت بشناسد و علاوه بر آن، همچنان با خوی سنتی خود، درصدد سلطه مستقیم و غیر مستقیم بر سایر کشورهاست. نکته درخور توجه برای ارزیابی جایگاه جهانی این کشور، باید به ادبیات سیاسی جهان توجه داشت که از انگلیس به عنوان سگ خانگی آمریکا یاد میشود و این عنوان، نشاندهنده عمق مزدوری سیاستمداران انگلیس از صهیونیستهای حاکم بر آمریکاست.
اشاره به تنها یک مورد جنایت انگلستان در حق ملت ایران برای پی بردن به سیاستهای خبیثانه این کشور کافی است.
یکی از اقدامات دولت انگلستان که تأثیر بسیاری در جمعیت و قدرت ایران گذاشت، ایجاد قحطی و نسلکشی حدود ۶ میلیون ساکنان فلات مرکزی ایران بین سالهای ۱۲۹۶ الی ۱۲۹۸ بود.
با وجود اعلام بیطرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلستان و روسیه تزاری از شمال و جنوب وارد ایران شدند و با توجه به نیاز این قوا به آذوقه تمام غلات و مایحتاج ایرانیان توسط قوای انگلیس حتی زیادتر از نیاز خودشان، جمعآوری شد.
میزان این قحطی درحدی بود که محمدقلی مجد نویسنده کتاب “قطحی بزرگ” معتقد است؛ هیچ کشوری مانند ایران از جنگ جهانی آسیب ندیده است. بهعقیده وی، این بزرگترین قحطی تاریخ ایران و همچنین بزرگترین فاجعه تاریخ ایران بود که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر است.
بهعقیده مجد، در این قحطی نزدیک به ۴۰% (و در برخی دیگر از منابع ۲۵ درصد) از جمعیت ایران بهسبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن نابود شدند و دولت بریتانیا بهدلیل خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بینالنهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی ــ از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران ــ مسبب اصلی این بحران بود.
سربازان انگلیسی مقابل جنازه مردمی که از گرسنگی جان باختند
دخالت و تجاوز انگلستان به ایران در جنگ جهانی دوم، همچنین به قدرت رساندن پهلوی دوم، نقش موثر در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و حمایت همه جانبه از نظام شاهنشاهی و مزدوران خود در حکومت ایران ادامه یافت تا اینکه انقلاب اسلامی ملت ایران دست خیانت و جنایت انگلیس و آمریکا و دیگر قدرتهای مداخلهگر را کوتاه کرد.
فرانسه، کشور پرمدعا با رفتاری مستکبرانه و طلبکارانه
فرانسه، که در ادعا مدعی دموکراسی و حقوق بشر است، و بواسطه انقلاب خونین و به انحراف رفته خود، پر ادعا در مردم سالاری است، نمیتواند تحت هیچ جوسازی و ادعاهای دروغین، تلخی اشغال الجزایر و ویتنام و جنایات ارتکابی در این دو کشور را از ذهن و کام تاریخ و مردم کنونی این دو کشور و کشورهای آفریقایی، که هنوز تحت نفوذ این کشور در زجر و شکنجه هستند، فراموش کنند.
فرانسه دروغین، طی سالهای اخیر با سرکوب شدید و سبعانه مردم معترض خود، هیچ جایی را برای دروغ و نیرنگهای خود بجا نگذارد.
روش فجیع گردن بریدن را قبل از داعش، فرانسه در الجزایر به نمایش گذارد که صحنه های فجیع آن همچنان در منازل بعضی از متجاوزان فرانسوی در قاب افتخاراتشان موجود است.
تاریخ فرانسه سرشار از جنایت، کشتار و روزهای سیاه است. در سال ۲۰۰۵ بود که سفیر فرانسه در الجزایر رسما به جنایات استعماریِ پاریس اذعان کرد و از آن به عنوان «فاجعهای نابخشودنی» یاد کرد. درست در همین سال، «ژان مارک تودچینی» سیاستمدار فرانسوی در مراسم بزرگداشت قربانیان الجزایری حاضر شد و تاج گلی را بر روی بنای یادبود «بوزید سعال» جوان الجزایری قرار داد. با تمامی اینها، فرانسه تا به امروز از به رسمیت شناختن جنایات خود در الجزایر خودداری کرده است. «عبدالمجید تبون» رئیسجمهور الجزایر در سال ۲۰۲۰ با همتای فرانسوی خود یعنی «امانوئل ماکرون» توافق کرد تا شماری از کارشناسان و متخصصان زبده در زمینه «تاریخ استعمار فرانسه در الجزایر» به بررسی اتفاقات آن دوران بپردازند، اما «ماکرون» نیز همچون پیشینیان خود در نهایت نه جنایتهای فرانسه را به رسمیت شناخت و نه به خاطر ارتکاب آنها عذرخواهی کرد.
تاریخ سیاه فرانسه در آفریقا
جنایات و نسلکشیهایی که فرانسه در کشورهای تحت مستعمرهاش به ویژه در قاره آفریقا انجام داده، وجدان جامعه جهانی را جریحه دار کرده است.
با آغاز استعمارگری فرانسه در سال ۱۵۲۴، این کشور بیش از ۲۰ کشور آفریقایی در غرب و شمال این قاره را اشغال کرد. ۳۵ درصد آفریقا نزدیک به ۳۰۰ سال تحت استعمار فرانسه قرار داشته است.
در آن سال ها کشورهایی مانند سنگال، ساحل عاج و بنین به مرکز تجارت برده توسط فرانسه تبدیل شده و تمام منابع این مناطق از سوی این کشور به تاراج رفته است.
در طول حدود ۵ قرن استعمار فرانسه بر آفریقا و به ویژه پس از جنگ استقلال این کشورها در دوره بعد از جنگ جهانی دوم، آنان با سرکوب شدیدی مواجه شدند که در مجموع بیش از دو میلیون آفریقایی کشته شدند.
فرانسه همچنین با خشونت تمام، خواست مردم کشورهایی که با وعده اعطای استقلال از طرف این کشور در جنگ جهانی دوم شرکت کرده بودند، سرکوب کرد.
نقش فرانسه در بزرگترین نسلکشی تاریخ
فرانسه در کشورهای تحت نفود خود بزرگترین موارد نقض حقوق بشر را رقم زد. نقش این کشور در نسل کشی روآندا در سال ۱۹۹۴ که از آن به عنوان بزرگترین قتل عام تاریخ بشریت یاد میشود، روشن است.
بنا به گزارشهای بین المللی نظامیان فرانسوی کمی پیش از این نسل کشی بیتفاوت به گزارشهای مخابره شده از منطقه خارج شده و برخی از آنها نیز شخصا از این قتلعام حمایت کردند.
فرانسه ۲۳ ژوئن به منظور تامین منطقه امن برای پناهجویان در جنوب غربی روآندا «عملیات تورکوآز» را آغاز کرد اما به جای جلوگیری از وقوع نسلکشی، تجهیزات نظامی و اطلاعات در اختیار دولت هوتو قرار داد. پروندههای حقوقی بین المللی متعددی در این خصوص علیه فرانسه همچنان در جریان است.
اظهارات فرانسوا میتران، رئیس جمهور سابق فرانسه در گفتوگو با روزنامه فیگارو در سال ۱۹۹۸ مبنی بر آنکه «نسلکشی در آن کشورها آنقدرها هم اهمیت نداشت» از حافظه اذهان عمومی پاک نمیشود.
وب سایت فرانسوی «مدیا پارت» با انتشار خبر «نسل کشی روآندا: افشای دروغهای فرانسه» به استناد گزارشهای اداره کل امنیت خارجی این کشور اعلام کرد که فرانسه مقصر اصلی نسل کشی روآندا که منجر به کشتار ۸۰۰ هزار توتسی به دست شبه نظامیان هوتو شد، است.
و اما آلمان!!
در منابع تاریخی هم آمده، ضمن آنکه بجاماندگان جنگ جهانی دوم گواهی میدهند که آغازگر و گسترش دهنده دو جنگ جهانی اول و دوم، آلمان بوده است، اگر امروز مسئولان کشور آلمان میخواهند هر پز حمایت از دموکراسی و حقوق بشری بدهند، باید نیم نگاهی به گذشته نه چندان دور خود در تحمیل دو مخوف و وحشتناپکترین جنگ جهانی بیافکنند و پیشینه خود در تسلیح صدام به سلاحهای شیمیایی و به شهادت رساندن هزاران زن و بچههای مظلوم در حلبچه و شهرها و روستاهای ایران و عراق را بررسی کنند تا آنگاه از شرمساری قادر به بندکردن سر خود نباشند.
جنایت سلاحهای شیمیایی اهدایی آلمان به صدام در حلبچه
کشوری که تنها در یک جنگ جهانی دوم، بشریت را برای همیشه تاریخ عزادار کرد و داغ ۵۰ میلیون کشته و میلیون ها نفر معلول و زخمی، را بر دل تاریخ بجا گذارد، کمال پررویی است که این روزها بخواهد مضحکانه از حقوق بشر دم بزند!. خونین ترین جنگ تاریخ بشر در دو مقطع زمان قرن بیستم را آلمان به بیش از ۷۰ کشور تحمیل کرد و هم اکنون نیز با ارسال سلاحهای مرگبار به مناطق حساس جهان، جنگهای تصنعی بین کشورهای ضعیف و تحت سلطه را خونینتر میکند، بسیار حیرتآور است که بخواهد در نقش پلیس خوب داعیهدار صلح و دفاع از مظلومان باشد که در فتنه تحمیلی اخیر به ایران اسلامی، گستاخانه سعی کرد این نقش را ایفاء کند.
نگاهی کوتاه به هدیه آلمان به جهانیان
بنابر آمار تهیه شده از جنگ جهانی دوم این واقعه از نظر مصرف و از بین بردن منابع انسانی و مادی بزرگترین جنگ تاریخ شناخته می شود. بررسی ها نشان میدهد در کل ۶۱ کشور با مجموع ۱٫۷ میلیارد نفر، معادل سه چهارم جمعیت جهان، در این جنگ شرکت داشتند.
مجموع ۱۱۰ میلیون نفر برای خدمت وظیفه بسیج شدند که بیش از نیمی از این عده از سه کشور جماهیر شوروی (۲۲ تا ۳۰ میلیون)، آلمان (۱۷ میلیون)، ایالات متحده آمریکا (۱۶ میلیون) بودند.
نتیجه جنگ جهانی دوم در چهار سالی که از پی آمد قریب به ۲۷ میلیون از مردم شوروی را به کام مرگ کشاند، یعنی روزی ۱۸ هزار نفر. پنجاه درصد این کشته گان خارج از شرایط عادی جنگ جان خود را از دست دادند. به جز اینان ۳ میلیون روس در اردوگاه های آلمان از پای درآورده شدند. در بلاروس یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر کشته شدند و در لنینگراد هم یک میلیون نفر قربانی ۹۰۰ روز محاصره گشتند.
گوشهای کوچک از جنایات آلمان در جنگ جهانی دوم
تلفات آلمان در جنگ جهانی دوم در برخی منابع ۵ میلیون نفر اعلام شد که ۳/۳ میلیون نفر آن سرباز و ۱/۷ میلیون آن (تخمینی) افراد غیر نظامی بودند که در بمباران کشته شدند. پس از پایان جنگ اعلام شد که ۱/۳ میلیون تن بمب توسط متفقین بر بسیاری از شهرهای آلمان فروریخته شده که نتیجه آن بی خانمانی ۸ میلیون آلمانی بود. همچنین ۱۲ میلیون نفر در طول جنگ بر اثر قحطی در چین، اندونزی، هندوچین، فرانسه و هندوستان جان خود را از دست دادند که این تعداد تلفات اغلب در آمارهای تلفات جنگ از قلم افتاده اند.
خلاصه کلام
اینکه تئوریسینهای غربی معتقدند که با استفاده از بیاطلاعی مردم میتوانند به سحر شبکههای اجتماعی با مخفیکردن جنایات کشورهای مهاجم و امپریالیستی، حقایق را وارونه جلوه داده و دروغهای شاخدار را به خورد افکار جوانان و نوجوانان بدهند، خیالی ناپایدار است؛ چراکه سرانجام خورشید حقیقت از پشت ابر جعل و دروغ خارج شده و فضاحت دروغگویانی همچون آمریکا و کشورهای جنایتکار اروپایی برملائ شده و دیگر حنایشان نزد ملل جهان رنگی نخواهد داشت.
جوسازیهای اخیر علیه نیروی مخلص، خدمتگذار ملت، مقتدر و باانگیزه سپاه پاسداران توسط این کشورهای پرمدعا، که تنها سه کشور سردمدار اتحادیه اروپا بخشی از جنایات آنها ارائه شد، ضمن آنکه نمیتواند خللی در اراده ملت بزرگ ایران در حمایت قاطع از این نهاد انقلابی و باصفا بوجود آورد، بلکه این ملت را هوشیارتر در حمایت هرچه بیشتر از این فرزند شایسته انقلاب میکند.
انتهای پیام/
نظر شما:
1- گزینه های ستاره دار الزامی می باشند.2- ایمیل شما نمایش داده نمی شود.
3- لطفا جهت دریافت پاسخ نظر خود حتما ایمیل خود را بصورت صحیح وارد نمائید.
4- لطفا نظر خود را به صورت فارسي تايپ نماييد.
5- نظري که حاوي هر گونه توهين باشد، انتشار داده نميشود.