گفته شود در شرائطی که دنیا از جنگ جهانی دوم، دو قطبی سازی جهان را با محوریت آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی با دو سبک فکری و فلسفی، که هر دو مبتنی بر دین‌زدایی بمثابه دو لبه یک قیچی عمل می‌کردند، پذیرفته بود و بتدریج این توهم که: “دین افیون توده‌هاست” را می‌رفت که باور کند؛ بناگاه یک رجل دینی بپاخاست و با بسیج توده‌های میلیونی بنام دین، همه باورهای سکولاریته و لائیتیسیته ‌ای که دنیای غرب و شرق در پناه حمایت‌های سیاسی و اقتصادی برای جهانیان بوجود آورده بودند، را به چالش کشاند و با احیاء هویت انسانی و اسلامی ایرانیان، حتی به دنیای مسیحیت و یهودیت نیز حیات جدید بخشید و ادیان الهی را از زاویه تنگ فراموشی خارج ساخت و به صحن جامعه و سیاست کشاند.

از روزی که این مرد آسمانی و جامع‌الاطراف توانست نقش رهبری دینی را برای همه موحدان و پیروان ادیان آسمانی ایفاء کند، موحدان جهان به او لقب “امام” دادند و از آن پس برای همه آزادگان حضرت روح‌الله شد، “امام خمینی”.
امام خمینی(ره)، انسان‌ها را از بی‌هویتی ناشی از فرهنگ مادی غرب و شرق خارج ساخت و برای آنها زندگی انسانی را معنی و تفسیر کرد.

او با عمل شجاعانه خود ثابت کرد که قدرت‌های طغبانگر و زیادت‌خواه و متجاوز، در جایگاه شیطان نشسته و آمریکا نیز به عنوان شیطان بزرگ، عامل اصلی مصائب کنونی بشریت معاصر است و تا زمانی که دست این شیاطین بویژه شیطان بزرگ از سر جهانیان کوتاه نشود، نمی‌توان صلح و آرامش را برای مردم جهان انتظار داشت.

دوره خمینی کبیر به اعتراف حتی دشمنانش، دوره تقابل سرنوشت‌ساز حق و باطل است. امام خمینی(ره) توانست آنچنان وضوح و شفافیتی به مبارزه آزادی‌خواهان آزاده با شیاطین متکاثر بدهد که برای هیچ احدی بطلان شیاطین و حقانیت پیروان خمینی(ره) کوچک‌ترین ابهامی وجود نداشت و ندارد.

از افکار و اندیشه‌ها و رفتارها و اعمال آن بنیانگذار فقید مکتبی متولد شد که بصیرت و عقلانیت منشاء عبودیت و بندگی خداوند بشمار می‌رود. خمینی کبیر(ره)، محصول عمری تلاش و مجاهدت در مسیر تقوا و وارستگی و ساده‌زیستی و پرهیز از رفاه‌زدگی و اشرافیت و ستیز بی‌امان و آشتی‌ناپذیر با مادی‌گرایی و ظلم ظالمان و فساد مرفهان بی‌درد بود.

میراث گرانقدر آن عارف راحل، نظامی است مبتنی بر اسلام ناب محمدی با سبک و سیره حکومت علوی، که تضمین‌کننده این مشیء حکومتی اعتقاد عمیق و التزام وثیق به ولایت فقیه بمانند ولایت‌النبی(ص) و ولایت‌العلی و امامان معصوم علیهم‌السلام است.

اندیشه آن امام حکیم منجر به تشکیل حکومتی مردم‌محور و اسلام‌پایه شد که در تلفیق مبانی اسلام با روش حضور و تعامل جدی مردم در حکومت، از برجسته‌ترین نظام‌های مردم‌محور جهان و قابل الگوگیری برای جهانیان است.

جمهوری در ایران چون مبتنی بر ارزش‌های اسلامی است، پیامدها و تالی فاسدهای جمهوریت متعارف در نظام‌های لیبرالیستی را ندارد و اسلامیت آن نیز چون در ابتناء بر جمهوریت و مشارکت واقعی مردم است، از آسیب‌های نظام‌هایی که در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، که بر پایه شاهنشاهی و یا پادشاهی و استبدادی است، در امان می‌باشد و همه این محاسن، بواسطه اعتقاد عمیق حضرت امام خمینی(ره) به وجود مردم به عنوان عامل مبقیه حکومت اسلامی بوده و هست.

جاری و ساری شدن اندیشه‌های امام پس از ارتحال آن درّ گرانبهاء بشریت توسط خلف صالح او، موجب رشد محرومین و مستضعفین و خواری و خذلان دشمنان اسلام و انسانیت شد بگونه‌ای که بلوک شرق قدرت کمونیستی دچار فروپاشی و قدرت شیطانی غرب بسرکردگی آمریکای تروریست نیز در آستانه فروپاشی و تجزیه است.

قدرت‌های جهانی که مدعی مالکیت بر جهان را داشته و بیش از چهار دهه با جمهوری اسلامی در نبردند، می‌توانند اصالت لقاء و تعالی نظام جمهوری اسلامی و اقتدار روزافزون این نظام نوپا و در مقابل، تضعیف و تحقیر و تلاطم و عدم ثبات کشورهای مدعی حکومت جهانی و متخاصم با جمهوری اسلامی ایران را ملاک خوبی برای افق پیش رو بدانند و تحلیل درستی بر درستی افکار و آرمان و راه جمهوری اسلامی ایران بدانند، البته اگر حتی قدری عقل و اندیشه داشته باشند!.

پیش‌بینی استراتژیست‌های منصف جهان بر این است که مکتب امام خمینی(ره)، آخرین حلقه در نیل بشریت به حکومت جهانی مصلح موعود است و قرائن نیز موید چنین نظر و دکترین است.

امروز تمامت ایمان در برابر تمامیت مفر و ظلم و فساد جهانی به سرکردگی آمریکای صهیونیست‌زده قرار گرفته و آرمان عدالت‌خواهانه امام خمینی(ره) حتی در قلب کشورهای استکباری آنچنان پیروان و حامیانی پیدا کرده که برای نابودی ظلم و بی‌عدالتی حاضرند از جان خوبش بگذرند تا بتوانند پرنده عدالت را در آغوش کشند، آنچنانکه این روزها قیام عمومی مردم در آمریکا و حمایت مردم کشورهای اروپایی از این قیام را شاهدیم که بشارت دهنده جهانی شدن اندیشه‌های معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران است.
محمداسماعیل امام‌زاده