به گزارش پیام سوادکوه؛ غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه، دیروز در آخرین نشست رسانه ای خود خبر اعدام دو تن از محکومین واقعه تروریستی مربوط به شهرستان مهاباد را داد و در ادامه اعلام کرد که سه نفر از افرادی که اقدام به تجاوز به حقوق مردم و همچنین سرقت مسلحانه در میانه ناآرامی ها کرده بودند، محکوم به اعدام شده اند که این حکم در دیوان عالى کشور بعد از فرجام‌خواهى متهمان و وکلا به تأیید رسیده و به دادسرا اعاده شده است.

اسماعیلی درباره نحوه دستگیری این افراد می گوید: « اینها جزو عناصر اصلى ناآرامی ها بودند و دو نفر از این افراد در صحنه سرقت مسلحانه دستگیر شدند و با تهدید به اسلحه می‌خواستند اموال خانمى را بربایند که خدا کمک کرد و باعث دستگیرى این افراد شد که پس از دستگیرى در گوشى این افراد اقدامات خرابکارانه‌اى که انجام می‌دادند و فیلمبردارى کرده و براى برخى از خبرگزارى‌هاى خارج از کشور ارسال می‌کردند، کشف شد. خودشان از اعمال مجرمانه خود بهترین مستندات را تهیه کردند و در فرایند دادگاه هم اقرار کرده‌اند.»

پس از این نشست رسانه ای، بلافاصله هشتگ #اعدام_نکنید تبدیل به ترند توییتر می شود و بسیاری از فعالان فضای مجازی شروع دفاع از این سارقان مسلح می کنند تا سعی کنند احساسات مردم را تهییج کرده و تشویق به این موج سواری کنند.

متاسفانه از روی «کج فهمی» به مانند رویدادهای مشابه، بسیاری از هنرمندان کشور نیز در فضای مجازی همراه این موج شده اند و در صفحات مجازی خود ار توییتر تا اینستاگرام، شروع به انتشار هشتگ (اعدام نکنید) کرده و رسما پروژه هیجانی کردن احساسات مردم را کلید زده اند.

در این میان حتی دبیر حاشیه ساز جشنواره فجر نیز وارد ماجرا شده و با دفاع از این مجرمین، خواستار جلوگیری از اعدام آنها شد؛ در همین راستا نیز بسیار از بازیگران و خواننده های کشور که همراه این موج شده و در حال تکرار همین هشتگ در فضای مجازی هستند.

بازخوانی گاف های هنرمندان در حمایت از اوباش و تروریست ها!

قضاوتی عجولانه از سوی هنرمندانی که بر اساس مرور اتفاقات گذشته، ثابت شده در رویدادهای مشابه، این افراد ابتدا شروع به جو سازی در فضای مجازی کرده و بعد از روشن شدن ماجرا، مجبور به عذرخواهی شده اند و در بعضی اوقات حتی همین عذرخواهی ساده را هم از ملت دریغ کرده اند.

به عنوان مثال پس از رویداد های دی ماه سال ۹۶ بود که نحوه کشته‌شدن‌ و هویت فردی در سنندج در میانه این اغتشاشات به مسئله برخی رسانه‌های بیگانه تبدیل شد و درباره آن حواشی به‌وجود آوردند.

رسانه‌های بیگانه در این زمینه مدعی شدند که “سارو قهرمانی” شهروندی است که در حین اغتشاشات شهر سنندج بازداشت و پس از چند روز، جنازه وی که در آن آثار ضرب‌وشتم وجود داشته، به خانواده‌اش تحویل داده شده است. این رسانه‌ها همچنین ادعا کردند که “سارو قهرمانی” پیشتر به‌دلیل “هواداری از احزاب کُرد” بازداشت شده بود.

همزمان با تلاش رسانه‌های خارجی برای جعل هویت و نحوه کشته‌شدن این فرد، برخی در داخل کشور نیز که سابقه محکومیت امنیتی و هواداری از فتنه ۸۸ را دارند، به حمایت از  “سارو قهرمانی” پرداخته تا جایی که او را “شهید” نامیدند.

همزمان با این حواشی، بهاره رهنما نیز در توییتی نوشت: «سارو اهل سنندج بود، چند ماهی تو رستوران ما کار می کرد و پیک موتوری بود، بسیار آروم و محجوب بود و اغلب نگران مادرش، گاهی در مورد مادرش با من حرف می زد، امروز دیدم و شنیدم که در درگیری های اخیر کشته شده و به تازگی جنازه اش تحویل خانواده اش داده شده، عمیقا به مادرش و خانواده اش تسلیت می گم! »

و بعد از اینکه ماجرا به طور شفاف مشخص و از تصاویر و مستنداتی که منتشر شد، معلوم می شود که سارو قهرمانی، از قبل اغتشاشات، عضو گروهک تروریستی کومله بوده و در تلاش برای ترور یک فرد در سال ۹۱ توسط دستگاه‌های امنیتی بازداشت و طی مراحل قضایی به تحمل ۵ سال حبس محکوم می‌شود اما به‌دلیل رأفت اسلامی پس از گذراندن ۲ سال از زندان آزاد می‌شود.  آن‌طور که پدر “سارو” اعلام کرده، وی پس از آزادی دوباره به گروهک کومله پیوسته و اندکی بعد هم توسط همین گروهک به سلاح تجهیز شده است.

فرماندار سسندج در خصوص نحوه دستگیری سارو قهرمانی می گوید: «وی روز ۴ دی ماه در یک پارکینگ‌ شهر سنندج اقدام به تهدید مسلحانه یکی از شهروندان می‌کند و دقایقی بعد از محل متواری می‌شود که در این ارتباط فرد تهدیدشده از او نزد پلیس شکایت کرده و نهایتاً سارو قهرمانی وقتی به‌همراه یکی از مرتبطین خود تحت تعقیب مأموران قرار می‌گیرد، بدون توجه به فرمان ایست مأموران سعی به فرار کرده و سپس به‌سمت مأموران تیراندازی می‌کند ولی در جریان درگیری با مأموران، کشته می‌شود که مستندات آن نیز وجود دارد. »

بعد از انتشار اسناد و مدارک، بهاره رهنما مجبور به عقب نشینی از حمایت خود می کند و دست و پا شکسته اعلام عذرخواهی!

افتضاحی دیگر از خانم بازیگر؛ وقتی خانم بازیگر ارازل قمه کش را نمی بیند!

همین «کج فهمی» و «قضاوت عجولانه» را می شود در ماجرای ترانه علیدوستی در رابطه با درگیری مامور راهنمایی و رانندگی با یک اراذل و اوباش مجددا روایت کرد.

این بار داستان از این قرار است که فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که ماموران راهور بندرانزلی در حال ضرب و شتم یک پسر جوان هستند، این فیلم با عنوان کتک زدن پسر جوان به دست ماموران راهور بندرانزلی به خاطر حجاب همسرش در فضای مجازی در حال پخش شدن بود و ترانه علیدوستی نیز با به اشتراک گذاشتن این فیلم در صفحه مجازی خود می نویسد: « انگار بچه ای نشسته توی ماشینِ در حال فیلمبرداری. غم انگیزترین نکته این ویدئو صدای اونه که میگه دزد، دزد. داره پلیس مقتدر راهنمایی رانندگی رو میبینه که چند نفری یه جوون بدون سلاح رو میزنن. تصاویر بس آموزنده و انسان ساز برای نسل فردا. ننگ. »

اما باز ماجرا به گونه ای دیگر اتفاق افتاده است؛ موضوع از این قرار بود که در پی تماس مردم با پلیس که پسر جوانی با قمه به یک دختر حمله ور شده است، ماموران راهور که در نزدیکی محل حادثه بودند خود را زودتر از ماموران پلیس انتظامی به محل می رسانند و زمانی که پسر شرور ماموران راهور را مشاهده می کند با اسپری فلفل به آنها حمله ور می شود که ماموران راهور این جوان را دستگیر و تحویل ماموران انتظامی و ماموران آگاهی می دهند.

چند روز بعد با ادامه انتشار این فیلم دروغ در فضای مجازی توسط برخی هنرمندان به تابع مردم، مادر دختر جوانی که مورد حمله این شرور قرار گرفته است توضیحاتی را ارئه می دهد. وی در فیلمی ضبط شده می گوید: « سلام، من زهره صفری هستم مادر زهرا، دختری که در میدان کارآموزی الغدیر توسط پسری به نام میلاد مورد ضرب و شتم قرار گرفت که ماموران راهور برای نجات دخترم وارد صحنه شدند. این پسر شرور با اسپری فلفل و قمه به ماموران راهور حمله کرد. این پسر از اراذل و اوباش های منطقه است و بارها برای خانواده ام ایجاد مزاحمت کرده است و در آخر من از پلیس راهور برای این کار شجاعانه اش تقدیر می کنم.»

بی تردید هنرمندان هر کشور به عنوان افرادی باهوش و با ذکاوت، می توانند در مواقع بحران و در شرایطی که جامعه به هر دلیلی دچار مساله ای ملی می شود، با هنرمندی خود، چراغ راه مردم و جامعه باشند و آن ها را به بهترین راه و مسیر هدایت کنند که بارها نیز این اتفاق افتادهو ما شاهد هنرنمایی این افراد بوده ایم؛ از دوران دفاع مقدس گرفته تا مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در این سال ها گربان گیر مردم شده و هنرمندان ثابت کرده اند که می توانند با هنر و محبوبیت خود، گذران این مسیر را هموار کنند.

نشان همین هنرمندی را می شود در همین روزهای سخت کرونایی به عینه دید که چه هنرمندانی با تمام وجود و سرمایه ای که از مردم به یادگار دارند، از همین فضای مجازی به بهترین شکل ممکن استفاده کرده و هرچند کم و کوتاه، لبخند و آرامشی را بر هم وطنان خود هدیه کرده اند و البته در همین اتفاقات، بوده اند هنرمندانی که با سواستفاده از همین فضای مجازی و با قضاوتی عجولانه سعی در موج سواری و تشویق اذهان عموم مردم به خلاف واقع ماجرا داشته اند که نمونه اخیر آن همین هشتگ های «اعدام نکنید» ی است که از دیروز فضای مجازی و صفحات همین هنرمندان را پر کرده است در صورتی که مقام قضایی با فیلم ها و مستنداتی که از همین اغتشاشگران ضبط کرده و اقرار خود آنها به ارسال این فیلم ها به رسانه های معاند، به طور شفاف روایت را برای رسانه ها بازگو کرده است و حالا عده ای با انتشار این هشتگ و بعضا ربط دادن (بی ربط) این ماجرا به مفسدین اقتصادی، سعی در محکوم کردن قوه قضاییه در این ماجرا و گمراه کردن اذهان مردم را دارند.

می شود از همین افرادی که سعی در مظلوم نمایی برای این مجرمان دارند، صادقانه پرسید که اگر همین افراد در دی ماه سال گذشته، بر اموال شخصی این افراد خسارت وارد کرده و باعث بر هم زدن آرامش خانواده و نوامیس آن ها می شدند، باز هم با افتخار در حال دفاع کردن از این افراد بودند؟