به گزارش پیام سوادکوه؛ در آستانه ۹ دی، با گذشت چند سال از آن حماسه عظیم مردمی، میتوان پیرامون عوامل پیدائی و چیستی علل بروز و ظهور آن رخداد بزرگ، که بهعنوان قطعهای فراموشنشدنی، بهصورت بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران درآمده است، بهدور از هرگونه تعصب و غیرواقع بینی بررسی و قضاوت کرد.
انقلاب اسلامی تنها با بصیرت عمومی توطئهشکنی میکند
ابتدا لازم است انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی ایران را در ظرف زمانی خود و فضای سیاسی منطقه و جهان در همان دوره مورد توجه قرار داد. انتخاباتی را که به اعتراف رهبران سیاسی کشورهای غربی و اروپایی، دارای اهمیت استراتژیک برای آنها بود و حداقل کشورهای: آمریکا، انگلیس، فرانسه، رژیم اشغالگر قدس و … با تشکیل کمیتهای خاص از یکسال قبل انتخابات ایران، در بالاترین سطح این انتخابات را مورد بررسی و تصمیمگیری قرار داده بودند تا بتوانند آن را به گونهای که خود میخواهند، مدیریت کنند.
شناخت دقیق، تبیین و تحلیل انواع جریانهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بهخصوص جریانشناسی فکری، ضرورتی اجتنابناپذیر و لازمه مصون ماندن از لغزشهای ناآگاهانه است که مانع درغلطیدن و بازی خوردن و در زمین مهندسی شده دشمن فریب خوردن، همچنین تحمل آسیبها و خسارات جبران ناپذیرشدن میشود.
واقعیتی را که بنابه صدها دلیل و شاهد نمیتوان آن را انکار کرد، تجربه جنگ نرم و مدیریت قوی کشورهای غربی بویژه امریکا در تهاجم فرهنگی و تخریب مبانی فکری و اعتقادی مردم و شخصیتهای تاثیرگذار کشورهای تحت مخاصمه خود است. شدت این تهاجم به اسلام و انقلاب اسلامی در آن حدی است که از دهه ۷۰ مقام معظم رهبری تعابیر فراوانی را به کار بردهاند که از آن جمله است: حمله فرهنگی، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم، قتلعام فرهنگی، جنگ فرهنگی، تزریق فرهنگی، تقابل فرهنگی، شبیخون فرهنگی، تهاجم نرم، تهاجم پنهان، محاصره فرهنگی، یورش فرهنگی، توطئه فرهنگی، براندازی نرم، براندازی و خاموش، تهاجم فرهنگی،…
انقلاب مخملی، کودتای نرم در بستر انتخابات
یکی از مهمترین تجربههای نظام سلطه در جنگ نرم، انقلاب رنگی و مخملین است که نوعی اقتدارگرایی و تغییر دولت نه تغییر نظام و حکومت با کمک فکری و عملی بیگانگان است که از طریق اعتراضها، ناآرامیهای مدنی، تعارضهای اجتماعی و طرح مشکلات ساختاری درون حکومتها با کمک سازمانهای مردم نهاد یا NGOها و استفاده نمادین از رنگها به خصوص رنگ گل انجام میشود.
این شیوه تغییر دولت، در انتخابات و با عنوان شعار تقلب و تاکید بر حضور سازمانها و ناظران بینالمللی برای برگزاری انتخابات بعدی همراه است.
امریکاییها، که جنگ نرم را در مقابل جنگ آشکار و سخت طراحی کردهاند، در سال ۱۹۷۰ در اوج جنگ سرد با مشارکت اساتید برجسته علوم سیاسی و مدیران سابقهدار پنتاگون و سازمان سیا جهت به زانو درآوردن بلوک شرق تهیه و آماده کردند که دارای ۳ راهبرد: “دکترین مهار”، “نبرد رسانهای” و “ساماندهی نافرمانی مدنی” است. ابزارهای جنگ نرم شامل: ابزارهای فرهنگی مانند: سینما، ماهواره، اسباببازی، بازیهای رایانهای، موسیقی و ابزارهای رسانهای همچون: مطبوعات، رادیو، تلویزیون، خبرگزاریها و ابزارهای هوشمند مانند: اینترنت و فضاهای مجازی، سایتهای اجتماعی، وبلاگ ها، ویکی ها و ….
مصادیق کودتای مخملی در دهههای اخیر
پساز فروپاشی شوروی، آمریکا و ناتو به اروپای شرقی نفوذ بیشتری یافتند و با کمک مؤسسههای غیردولتی، همچون بنیاد سوروس درصدد پدید آوردن انقلاب رنگی در صربستان در سال ۲۰۰۰، گرجستان در سال ۲۰۰۲ با رنگ سرخ، اوکراین در سال ۲۰۰۴ با رنگ نارنجی و قرقیزستان در سال ۲۰۰۵ با رنگ صورتی برآمدند.
در تمام این کشورها با وجود برگزاری انتخابات و پیروزی جریان مخالف غرب، امریکائیان از جناح طرفدار خود با تمام ظرفیت حمایت کردند و با راهاندازی مخالفان و تبلیغ گسترده تقلب در انتخابات، منتخبان واقعی را مجبور به واگذاری قدرت به مخالفان از طریق برگزاری مجدد انتخابات با حضور ناظران خارجی، که توسط آمریکا اداره میشدند، کردند. در گرجستان، ادوارد شواردنادزه منتخب مردم، قدرت را با استعفا به رقیب خود که طرفدار غرب و آمریکا بود، واگذار کرد.
در اوکراین، یانوکویچ هوادار روسیه با ۳۹ درصد آراء انتخاب شد و بهناچار پساز فشارهای فراوان در دوره بعدی قدرت را به ویکتور یوشچنکو نامزد مورد حمایت آمریکا واسپرد.
در قرقیزستان، آقایف با آگاهی از انقلاب رنگی، در مقابل انقلاب زرد تسلیم شد و از قرقیزستان به روسیه فرار کرد و استعفای خود را در حضور هیأت نمایندگی مجلس قرقیزستان امضا کرد. روشنفکران امریکایی در ازبکستان هم بنای انقلاب رنگی را داشتند که ناکام ماندند.
و اما کودتای مخملی در ایران اسلامی
در انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال ۱۳۸۸، مسائل را باید در ۳ بخش: “قبل از انتخابات”، “حین و هنگام انتخابات” و “پساز انتخابات” مورد بررسی قرار داد که عامل اصلی همه مسائل پیشآمده را باید در حلقههای بههمپیوسته قبل از انتخابات جستجو کرد.
واقعیت در این است که مهندس میرحسین موسوی، نخستوزیر ۸ سال دفاع مقدس، طی سالها با برگزاری جلسات فکری و معرفتی و استفاده از شخصیتهای غربگرا، از گرایشهای سوسیالیستی خود که از قبل انقلاب و با نام مستعار “رهجو و رهنورد” داشت، دست کشید و به گرایشهای لیبرالیستی روآورد. نتیجه جلسات چندساله او با همفکران خود، جزوه “الگوی زیست مسلمانی” بود که با همکاری افرادی همچون علیرضا بهشتی در سال ۱۳۸۷ منتشر شد. در این جزوه، موسوی به شدت گرایش خود به نسبی گرایی معرفتی، به رسمیت شناختن قرائتهای مختلف از دین (پلولاریزم دینی)، اصالت عقلانیت جمعی در مقابل دین و…را به تصویر میکشد و در مقدمه این جزوه، خواهان تغییر قانون اساسی میشود.
کمتر از یکسال، او با کاندیدای ریاست جمهوری وارد عرصهای شد که با اصرار بر دروغ بودن اظهارات مسئولان و ضرورت تشکیل کمیته صیانت از انتخابات و تاکید بر حضور بازرسان بینالمللی، علائم و نشانههای ورود به سناریوی انقلاب رنگی نظام سلطه را با توجه به مقدمات و تمهیدات قبلی، که به بخشی از آنها اشاره میشود، به نمایش گذارد. از ماهها قبلاز انتخابات، امریکاییها با استفاده از عوامل خود و اعزام آنها به ایران سعی کردند که با آموزش مرحله به مرحله، انقلاب رنگی را بهخوبی برای مزدوران و یا فریبخوردگان خود توجیه و بین آنها تقسیم وظایف کنند.
سوارشدن عوامل داخلی در لکوموتیو کودتای مخملی
کارشناسان برجستهای که به ایران سفر کرده و طی جلسات متعدد با عوامل خود و از جمله اطرافیان آقای موسوی آنان را آموزش دادهاند، بدین شرح میباشند: یورگن هابرماس، ریچارد رورتی برجستهترین نظریهپرداز جنگهای عقیدتی از سیآیای، مانوئل کاستلنز عضو کمیته خطر امریکا، آلن تورن از سرویس اطلاعاتی فرانسه، تیموتی گارتن اش، دستیار آیزابرلین و صاحب تئوری فشار از پائین و چانهزنی از بالا، جان هیک معروف به احیاگر پلورالیزم دینی، آگنش هلر رهبر انقلاب مخملین مجارستان، الکساندر اسمولار از جنبش همبستگی لهستان، آدام میچنیک از رهبران جنبش همبستگی لهستان، مایکل ایگناتیف رهبر لیبرالهای پارلمان کانادا و…
نکتهای را که این افراد برای فتنهگران مورد تاکید قرار میدادند، پرهیز از اختلاف و ایجاد ائتلاف بر روی یک موضوع و آنهم مقابله با جمهوری اسلامی به بهانه تقلب در انتخابات بود. یکسال قبلاز انتخابات، هاس جان کین از اعضای سرویس جاسوسی انگلیس با ورود به ایران و گذاردن کارگاه آموزشی، به اصلاحطلبان و عوامل فتنه میگوید که اگر قرار باشد شما هرکدام با حفظ مواضع خود وارد میدان شوید، حتما شکست میخورید. تنها راه، کنار گذاردن اختلافات و تمرکز بر روی یک نقطه و آنهم مبارزه با جمهوری اسلامی ایران است.
جان کین در همین سفر، تعدادی از فتنهگران را شناسایی و برای آموزش به دفتر الیزابت چنی در دبی و بنیاد هیفوس در هلند معرفی کرد که چندی بعد این گروه به دعوت الیزابت چنی پاسخ مثبت داده و راهی سفر شدند.
شرکت سهامی ضدانقلاب در خدمت کودتاگران مخملی ایران
بدینجهت است که همه گروهها از سازمان منافقین گرفته تا سلطنتطلبان، مارکسیستها، کومله و پیکاری ها، تودهایها، بهائیها، جبهه ملی ها، نهضت آزادی، حزب دموکراتها و حتی عبدالمالک ریگی با هم زیر چتر حمایت از میرحسین موسوی متحد شدند و به اتفاق عده ای از مسئولان و مدیران سابق جمهوری اسلامی، شرایطی را به وجود آوردند تا بهلحاظ عملیات روانی زمینه فریب بسیاری از مردم بهخصوص جوانان فراهم شود و در یک عملیات هماهنگ، پیروزی قاطع کاندیدای موردنظر خود را حتی یکماه قبل از انتخابات به باور عموم القاء کنند تا کسی قادر به انعکاس نتیجه واقعی انتخابات، که نظرسنجیهای متعدد نیز از عدم اقبال جامعه به کاندیدایشان حکایت میکرد، نباشد.
انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری با شور و شعور گسترده مردم و جوانان موقعیتشناس کشور با حضور بیشاز ۸۵درصدی واجدین رای و ۴۱ میلیون شرکتکننده برگزار شد و حماسهای بینظیر را پساز ۳ دهه پیروزی انقلاب اسلامی رقم زد که مقام معظم رهبری این پیروزی بزرگ و افتخار برجسته در تاریخ دموکراسی و مردمسالاری دینی جهان را ابتدا به حضرت حجتابنالحسنالعسکری عجلاللهتعالیفرجهالشریف، که صاحب واقعی این انقلاب و کشور است، تبریک گفته و سپس از مردم قهرمان و ولایی ایران اسلامی تقدیر و تشکر فرمودند.
ارتباط انتخابات با کودتای مخملی
کودتای مخملی نوعی از براندازی است که با کودتای نظامی در هدف مشترک اما در شیوه و ابزار کاملاً متفاوت است.
در همین رابطه آقای رابرت هلوی افسر بازنشسته سازمان سیا و شاگرد دکتر جین شارپ در کتاب خود با عنوان “مبارزه عاری از خشونت، تأملی در بنیادها” مینویسد: مبارزه عاری از خشونت یعنی همان کودتای مخملی تفاوت خاصی با درگیری نظامی ندارد جز در اینمورد که اسلحه بهکاررفته در آن متفاوت و منحصر به این روش میباشد.
یکی دیگر از تفاوتهای کودتای مخملی با کودتای نظامی در فرایند شکلگیری از آغاز تا پایان و مدت طولانی آن است که گاهی ممکن است ۱۰ سال یا بیشتر به طول انجامد.
مهمترین نکتهای که در کودتای مخملی باید به آن توجه داشت این است که نظریهپردازان اجیرشده توسط سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی غرب طبق سفارش کارفرمایان خود این شیوه را برای خروج جهان استکبار از بنبست عملی برای سرنگونی نظامهای مستقل یا ناهماهنگ با هژمونی و استیلا طلبی غرب ابداع نمودند که نتیجه سالها مطالعه و تحقیق میدانی در کشورهای مختلف کودتاخیز بودهاست. معمولاً نظامهای سیاسی زمانی به خود میآیند که کودتای مخملی به مرحله پایانی خود رسیده و احتمال موفقیت آن بسیار افزایشیافته است.
دلایل سوارشدن کودتای مخملی بر انتخابات ۸۸
طبق مستندات بهدستآمده و اعترافات مستدل متهمین، وقوع فتنه ۸۸ کاملاً از پیش طراحیشده و طبق جدول زمانبندی و مراحل کودتای مخملی پیش رفتهاست. بهگونهای که بیشاز ۱۰۰ مورد از ۱۹۸ مورد دستورالعملهای جین شارپ برای کودتای مخملی اجرا گردیدهاست.
تغییر تفکر، هدف راهبردی کودتاچیان مخملی بوده بدینگونه که یک جاسوس بازداشتشده در جریان فتنه ۸۸ گفت: قصد داشتیم تفکرات عبدالکریم سروش را در ایران ترویج دهیم.
در تبیین بیشتر اینموضوع لازم است به اظهارات این جاسوس بازداشت شده که با هدف ایفای نقش در انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری به ایران بازگشته بود اشاره شود.
وی میگوید: در سفری که به اسرائیل داشتم با مؤسسهای به نام “مموری” آشنا شدم که متعلق به کشور امریکاست ولی در اسرائیل مستقر است و کارش در زمینه مطالعات رسانهای خاورمیانه است. تلاش این مؤسسه مبارزه با فعالیتهای ضداسرائیلی است که در دیگر کشورها صورت میگیرد. این مؤسسه پروژههایی را دنبال میکند که هدف آن حمایت از اصلاحطلبان دنیای اسلام از جمله ایران است مسئول این پروژه یکی از افسران قدیمی اطلاعات ارتش اسرائیل است که من با او دیداری داشتم. او در این دیدار به من گفت هدف ما این است که تفکراتی مانند تفکرات عبدالکریم سروش را در ایران پرورش و ترویج دهیم.
مؤسسه هیفوس و هزینه ۱۰ میلیون یورویی کودتای مخملی در ایران
این جاسوس ادامه میدهد، یکی دیگر از مؤسسات فعال در حوزه ایران، مؤسسه هلندی “هیفوس” است که من ملاقاتهایی هم با مسئولین این مؤسسه داشتم. این مؤسسه ارتباط خوبی با مؤسسات و ان جی او های داخل ایران دارد و حتی مبلغ ۱۰ میلیون یورو در پایان ریاستجمهوری خاتمی در ایران هزینه کرده که بیشتر آن به جنبش زنان دادهشده است. مؤسسه هیفوس بودجه خود را از طریق رشوه از شرکتهای نفتی و هلندی، که میخواهند از پرداخت مالیات فرار کنند، به دست می آورد.
رسانهها، رکن اصلی کودتای مخملی
نامبرده درمورد نقش پایگاه رادیویی اروپای آزاد میگوید پایگاه رادیویی اروپای آزاد که مانند خیلی از مؤسسات براندازی نرم از زمان جنگ سرد کار خود را آغاز کرده و به سازمان سیاه متصل است. زمان جنگ سرد آمریکاییها برای اینکه به شوروی فشار بیاورند از پوششهای فرهنگی سیاسی و رسانهای و با نامهای زیبایی همچون دموکراسی، آزادی و حقوقبشر استفاده کردند و خیلی از مؤسساتی که در حال حاضر فعالیت میکنند در زمینه براندازی نرم بازمانده از آن زمان هستند که رادیو اروپای آزاد هم از این دسته است. بخش فارسی این رادیو به نام رادیو فردا فعالیت میکند. این رادیو بیشتر اعتراضاتی که در ایران رخ میدهد را پوشش میدهد و بهشدت بزرگنمایی میکند.
شکلگیری کودتاهای مخملی در بستر انتخاباتها
تاکنون پروژه کودتای مخملی در چند کشور به مورد اجرا گذارده شده که اکثراً با موفقیت انجام شد اما در مواردی هم ناکام ماندهاست. ازجمله کشورهایی که کودتای مخملی در آنها با موفقیت انجامشده عبارت است از گرجستان، لهستان، چک، کرواسی، صربستان، اوکراین و قرقیزستان، در اکثر این کشورها کودتای مخملی در بستر یک انتخابات شکلگرفته و مشابهتهای فراوانی با پروژه شکستخورده کودتای مخملی در ایران که به بهانه انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری مرحله پایانی آن کلید خورده داشتهاند. البته این توطئه با هوشیاری مردم بیدار و همیشهدرصحنه و برخورد قاطع و بهموقع دستگاههای انتظامی و امنیتی مقتدر کشورمان سرکوب گردید.
انتخاب نامزد، اقدام نخست کودتاچیان مخملی
جاسوس بازداشتشده در پاسخ این سوال که امریکا برای براندازی نرم در ایران از چه مدلی استفاده کرده گفت این مدل مبتنی بر انتخابات است و زمان آغاز آن حداقل ۲ سال قبلاز برگزاری یک انتخابات شروع میشود. آنها ابتدا شروع به برنامهریزی کرده و نامزد مورد نظر خود را انتخاب میکنند. بهطور نمونه آقای ساکا شویلی رییس جمهور گرجستان کسی نیست که یکشبه در دنیای سیاست سبز شده باشد. این فرد بورسیه “فول برایت”، متعلق به وزارت امور خارجه آمریکاست. او سالها در این کشور تحصیل کرده و برای این روزها تربیت شده است.
پساز تعیین نامزد موردنظر بهشدت روی او سرمایهگذاری اجتماعی میکنند. به این صورت که افراد طرفدار آن نامزد به آموزش مردم بهصورت شبکهای مدل تجاری گلد کریستی میپردازند که روش ثابت برای یارگیری در کمین آنها است.
ویژگیهای کودتای مخملی: انتخاب رنگ، تشکیک، اعلام تقلب و ابطال انتخابات
بعد از این مرحله، سمبل و نماد گرافیکی و رنگی برای این نامزد انتخاب میکنند و شروع به آمادهسازی افکار عمومی جهت رای دادن به نامزدشان میکنند. از طرف دیگر قبل از انتخابات خودشان را آماده میکنند تا اگر انتخابات را واگذار کردند شروع به تشکیک در انتخابات کنند و اعلام نمایند که تقلب صورتگرفته است و اصل مشروعیت حاکمیت را زیر سوال برده و شروع به اعتصاب میکنند و در نهایت انتخابات را ابطال کرده و یا مجدد با ناظران خارجی انتخابات را برگزار میکنند که در نهایت نامزد مورد نظرشان پیروز میشود.
نامبرده ادامه میدهد این فرایند در کشورهای گرجستان، صربستان، اوکراین و کرواسی انجامشده و به نتیجه هم رسیدهاست.
نکته قابلتوجه اینکه همان متون آموزشی که در صربستان مورد استفاده قرار گرفته، به فارسی ترجمهشده را با تغییرات کمی در ایران مورد استفاده قرار گرفتهاست. این موارد بستگی به عادات و رسوم، فرهنگ و مذهب جامعه دارد . مهمترین عوامل اجرایی این کودتا جوانان هستند که سرمایه گذاری خوبی بر روی آنها صورت میگیرد. بر روی انرژی جوانان حساب میشود. زیرا آنها تنها افرادی هستند که دو تا سه ماه از زندگی خود را بدون پول وقف انتخابات می کنند.
۳ بازوی کودتای مخملی
این جاسوس بازداشتشده معتقد است براندازی نرم یا همان کودتای مخملی دارای ۳ بازوی فکری، رسانهای و اجرایی است. وی تصریح میکند: هرکدام از بازوهای کودتای مخملی با تعدادی از مؤسسات و بنیادهای آمریکایی ارتباط دارند و درواقع نوعی تقسیم کار صورت پذیرفتهاست.
وی در همین زمینه میگوید: در مثلث براندازی (بازوی فکری، بازوی رسانهای، بازوی اجرایی) هرکدام از مؤسسات آمریکایی فعالیت خاصی را انجام میدهند که در ایران نیز یکسری افراد با آنها همکاری دارند. مهمترین آنها مؤسسهای است به نام “هوفر”، که زیر نظر دانشگاه استنفورد و در زمان جنگ سرد تشکیل شدهاست.
این مؤسسه پروژهای به نام دموکراسی در ایران را در دستور کار قرار داده که زیر نظر ۳ عنصر اهمیتی به نامهای: میلانی، لری دایموند و مایکل مک فور اداره میشود.
عباس میلانی در زمان محمدرضا پهلوی به دلیل فعالیت در گروههای چپ دستگیر میشود. او بعدها به یک سلطنتطلب دو آتشه تبدیل میشود بهطوریکه پساز انقلاب یکی دو سال در ایران زندگی میکند، اما پساز چندی کشور را به قصد امریکا ترک و در آنجا کتابهای متعددی را به نگارش درمیآورد و در این کتابها از دستاوردهای رژیم پهلوی تقدیر میکند. او کمکم به یکی از رهبران اپوزیسیون تبدیل شد که با دیگر رهبران این جریان یک تفاوت عمده داشت و آن رابط با عناصر اصلاح طلب داخلی بود.
این جاسوس می افزاید: پروژه “دموکراسی در ایران” پیرامون فرهنگ عامه مردم ایران مانند: موسیقی، وبلاگها، مسائل جنسی و…، کار می کنند.
انتخابات و کودتای مخملی
کودتای مخملی نوعی از براندازی است که با کودتای نظامی در هدف مشترک اما در شیوه و ابزار کاملاً متفاوت است.
در همین رابطه آقای رابرت هلوی افسر بازنشسته سازمان سیا و شاگرد دکتر جین شارپ در کتاب خود با عنوان “مبارزه عاری از خشونت، تأملی در بنیادها” مینویسد: مبارزه عاری از خشونت یعنی همان کودتای مخملی تفاوت خاصی با درگیری نظامی ندارد جز در اینمورد که اسلحه بهکاررفته در آن متفاوت و منحصر به این روش میباشد.
یکی دیگر از تفاوتهای کودتای مخملی با کودتای نظامی در فرایند شکلگیری از آغاز تا پایان و مدت طولانی آن است که گاهی ممکن است ۱۰ سال یا بیشتر به طول انجامد.
مهمترین نکتهای که در کودتای مخملی باید به آن توجه داشت این است که نظریهپردازان اجیرشده توسط سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی غرب طبق سفارش کارفرمایان خود این شیوه را برای خروج جهان استکبار از بنبست عملی برای سرنگونی نظامهای مستقل یا ناهماهنگ با هژمونی و استیلا طلبی غرب ابداع نمودند که نتیجه سالها مطالعه و تحقیق میدانی در کشورهای مختلف کودتاخیز بودهاست. معمولاً نظامهای سیاسی زمانی به خود میآیند که کودتای مخملی به مرحله پایانی خود رسیده و احتمال موفقیت آن بسیار افزایشیافته است.
ارتباط عباس میلانی با عناصری از داخل کشور
این جاسوس میافزاید: “بخش دانشجویی این مؤسسه بسیار فعال است و افرادی مانند خانم حقیقتجو، آرش نراقی (از حلقه کیان و نزدیک به سروش) در کنفرانسهای آنها سخنرانی میکنند. در داخل ایران نیز افرادی، که با حزب کارگزاران سازندگی نزدیک هستند، با این مؤسسه همکاری دارند. بهطور نمونه عطریانفر در هر مجله و یا روزنامهای که کار میکند از عباس میلانی تحت پوشش یک تاریخنگار مصاحبه میکند. اهمیت عباس میلانی برای “سیا” از رضا پهلوی هم بیشتر است زیرا او با اصلاحطلبان رابطه خوبی دارد و حتی تمام هزینههای مالی اکبر گنجی در خارج از کشور را نیز تأمین میکند.
حماسهای که به کام خالقان آن تلخ شد
شیرینی لذتبخش پیروزی ملت بزرگ ایران در کمتر از ۲۴ ساعت با عدم پذیرش آقای موسوی و درخواست وی برای لغو و ابطال انتخابات، دوام نیاورد و نتوانست کام به خالقان حماسه بزرگ را شیرین کند و در ازای آن، حوادث بعدی که به مدت ۸ ماه با به آشوب کشیدن شهرهای بزرگ توسط عمال سازماندهی شده، دشمنان انقلاب را دلشاد و امیدوار ساخت تا نسبت به اصل نابودی انقلاب طمع ورزند و مطمئن شوند که میشود با کار سازماندهیشده، حتی برخی از بزرگان این کشور را فریفت و آنها را بهعنوان قطعهای از پازل سقوط نظام اسلامی به بازی گرفت.
شخصیتهایی که بدون توجه به سوابق خود و عظمت و بیهمتایی انقلاب اسلامی بهعنوان بزرگترین عطیه الهی و میراث خونبار تاریخ پردرد و الم شیعه، عرصه را در اختیار عدهای اشرار و دستنشاندگان بیگانگان قرار داده و خود نیز از اقدامات ضد دینی و غیرانسانی آنان در به شهادت رساندن مردم بیگناه، به آتش کشاندن اموال و داراییهای ملت، جسارت به سید و سالار شهیدان، اهانت به امام بزرگوار، به آتش کشاندن مساجد و تخریب حسینیهها و … حمایت کرده و این اوباش را با عنوان “مردان خداجو” مورد نوازش و ملاطفت خود قرار دادند و در مقابل بدترین جسارتها و اهانتها به انقلاب، همچنان با صدور اطلاعیههای هنجار شکنانهی خود، دشمنان انقلاب را ترغیب به مخاصمه بیشتر با جمهوری اسلامی ایران میکردند و مستقیماً پیام میفرستادند که نظام سلطه باید سختترین تحریمهای بینالمللی را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کند تا نظام اسلامی تسلیم شود، آیا هنوز پساز گذشت چند سال از آن ماجراهای پرغصه، با توجه به اینکه جمهوری اسلامی با آنان برخورد نکرد و هم چنان بزرگ منشی خود را در مراقبت از آنها ادامه میدهد، جای تامل و توبه این مردودین از آزمون انتخابات سال ۱۳۸۸ ندارد؟.
نظر شما:
1- گزینه های ستاره دار الزامی می باشند.2- ایمیل شما نمایش داده نمی شود.
3- لطفا جهت دریافت پاسخ نظر خود حتما ایمیل خود را بصورت صحیح وارد نمائید.
4- لطفا نظر خود را به صورت فارسي تايپ نماييد.
5- نظري که حاوي هر گونه توهين باشد، انتشار داده نميشود.